- کوزابر (بَ)
قدح. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
از آن کوزابری باز کردار
کلفتش بسدین و تنش زرین.
رودکی (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
(ملک قفند) صلح خواست از اسکندر و دختر... فیلسوف و کوزابری به اسکندر فرستاد و در شاهنامه نام کید هندو گفته است. (مجمل التواریخ و القصص 119). و خسروپرویز را (ز) آنچ هیچ ملوک دیگر را نبود کوزابری بود هرچند از آن شراب و اگر آب فروکردندی هیچ کم نیامدی. (مجمل التواریخ و القصص ص 80). و رجوع به کوزاوره و کوزوره شود
از آن کوزابری باز کردار
کلفتش بسدین و تنش زرین.
رودکی (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
(ملک قفند) صلح خواست از اسکندر و دختر... فیلسوف و کوزابری به اسکندر فرستاد و در شاهنامه نام کید هندو گفته است. (مجمل التواریخ و القصص 119). و خسروپرویز را (ز) آنچ هیچ ملوک دیگر را نبود کوزابری بود هرچند از آن شراب و اگر آب فروکردندی هیچ کم نیامدی. (مجمل التواریخ و القصص ص 80). و رجوع به کوزاوره و کوزوره شود
