جدول جو
جدول جو

معنی اوزار

اوزار((اَ یا اُ))
جمع وزر، گناه ها، بارهای گران
تصویری از اوزار
تصویر اوزار
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اوزار

اوزار

اوزار
جَمعِ واژۀ وِزْر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به وزر شود.
لغت نامه دهخدا

اوزار

اوزار
افزار و ابزار وآلت. (ناظم الاطباء). آلات و ادوات کارگران. (غیاث اللغات). دست افزار پیشه وران. (هفت قلزم) (آنندراج) (برهان) (انجمن آرا).
لغت نامه دهخدا