- کورمار
- نوعی مار بی زهر که حشرات را می خورد
معنی کورمار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حرکت با احتیاط و دست مالیدن به اطراف در تاریکی
حرکت با احتیاط و دست مالیدن به اطراف در تاریکی
سیاکوتی، درختچه ای از تیرۀ گل سرخیان با شاخه های انبوه و خاردار و برگ های سبز تیره که گل های آن در طب به عنوان مقوی قلب و ضد تشنج به صورت دم کرده یا پودر به کار می رود، بلک، سرخ ولیک، قره گیله، ولک، کورچ، کویچ، مارخ، ولیک، سیاه الله
ماده ای سمی دارای ترکیب شیمیایی درهم و متفاوت که بومیان آمریکای جنوبی آنرا برای زهر آلود ساختن نوک نیزه صید حیوانات بکار میبرند. این ماده از گیاهان مختلف خصوصا گونه های مختلف جوالقی و گیاهان تیره کبابه و تیره عشقه ها و غیره استخراج میشود
معاون
صحنه جنگ
دولتمرد، عامل، دولتمرد
تمساح
اسبی که رنگ آن بسرخی گراید بور
سمی که از نیش مار بر آید و اغلب کشنده است و امروزه از انواع این زهرها در داروسازی استفاده می نماید
اشکال و زحمت و رنج
جمع تورم
جانوری است از طبقه خزندگان دارای چهار دست و پا و دم دراز و حشرات را میخورد
مار بزرگ
خشخاش، غلاف و غوزۀ خشخاش
هر یک از نمک های اسید کرمیک
جنگ وجدال، پیکار، نبرد، برای مثال همی تا برآید به تدبیر کار / مدارای دشمن به از کارزار (سعدی۱ - ۷۳) ، میدان جنگ
کوهستان، جایی که در آن کوه بسیار باشد، کوهسار
مامور سیاسی که در سفارتخانه پس از سفیر کارهای سفارتخانه را اداره می کند، وزیر
حاکم، کارمند دولت
حاکم، کارمند دولت
جانور خزندۀ آبی با پاهای کوتاه و پره دار، دم بلند، بدن کشیده، سر بزرگ، آروارۀ قوی و بدن پوشیده از فلس های شاخی
قهرمان، آنکه در ورزش، مبارزه یا جنگ، موفقیت به دست آورده است، در ورزش تیمی که در یک دوره از مسابقات به مقام اول رسیده است، پهلوان، شخصیت اصلی داستان، وکیل، امین دخل و خرج، نگه دارنده
ترکی گندم بوداده گندم بریان شده
میدان جنگ
وزیر پادشاه را گویند و کاردان جمع آنست که وزیران باشند، وکیل، مامور