جدول جو
جدول جو

معنی کنامگاه - جستجوی لغت در جدول جو

کنامگاه(کُ)
چراگاه دواب: و چهارصد گزی زمین... و به عهد ملک سعید اردشیر کنامگاه اسبان تازی او بود. (تاریخ طبرستان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کامگار
تصویر کامگار
(پسرانه)
کامکار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نابگاه
تصویر نابگاه
نابه گاه، ناگهان، بی وقت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناآگاه
تصویر ناآگاه
بی خبر، بی تجربه، ناگاه، غفلتاً
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پناهگاه
تصویر پناهگاه
جایی که به آن پناه ببرند، جای امن که از ترس دشمن در آنجا پناهنده شوند، پناه جای
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بامگاه
تصویر بامگاه
بامداد، اول روز، صبح زود، سپیده دم، پگاه، صبح، غادیه، بامدادان، صباح، غدو، صدیع، علی الصباح، غدات، باکر، صبح بام، صبحدم، صبحگاه، بام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دامگاه
تصویر دامگاه
جایی که برای گرفتار ساختن جانوران دام بگذارند، جای دام، برای مثال دلش چون شدی سیر از این دامگاه / در آن خرگه آوردی آرامگاه (نظامی - ۱۰۳۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آرامگاه
تصویر آرامگاه
جای آرمیدن، محل آسایش، کنایه از گور، مزار، مقبره، جای اسکان، محل استقرار
فرهنگ فارسی عمید
وطن، (محمود بن عمر ربنجنی)، موطن، مسکن، جای، جایگاه:
مگر کو بماند به نزدیک شاه
کند کشور و بومت آرامگاه،
فردوسی،
که ما را دل از بوم و آرامگاه
چگونه بود شاد بی روی شاه ؟
فردوسی،
بسازم بر این بوم آرامگاه
بمهر و وفای تو ای نیکخواه،
فردوسی،
همه کوهشان بود آرامگاه
چنین بود آئین هوشنگ شاه،
فردوسی،
ترا گنگ دژ باشد آرامگاه
نبیند مرا نیز شهر و سپاه،
فردوسی،
پسران موردبن سام واﷲ اعلم هم بر این شکل زمین مکران و کرمان به نام ایشان خوانند و آرام گاه بدین کشورها ساختند، (مجمل التواریخ)،
، مقر، مستقر:
که ایدر ترا باشد آرامگاه
هم ایدر سپاه و هم ایدر کلاه،
فردوسی،
خود آگاه نی خسرو از این گزند
نشسته به آرامگاه ارجمند،
فردوسی،
، محل آسایش، جای آمن، مأمن، آرامگه:
زمینی زراغن بسختی چو سنگ
نه آرامگاه و نه آب و گیاه،
بهرامی،
ترا تا نسازم سلیح و سپاه
نجویم خور و خواب و آرامگاه،
فردوسی،
همی راند یک ماه خود با سپاه
ندیدند از ایشان کس آرامگاه،
فردوسی،
کنی خانه تا زنده ای سال و ماه
وز آن پس کیت باشد آرامگاه ؟
اسدی،
گر از فتنه آید کسی در پناه
ندارد جز این کشور آرامگاه،
سعدی،
، خانه، منزل، خفتنگاه:
چنین تا شب تیره سر برکشید ...
چو رفتند هر کس به آرامگاه
پراندیشگان جان شاه و سپاه،
فردوسی،
فراز آوریدند بیمر سپاه
ز شادی بریدند و آرامگاه،
فردوسی،
، آبادی، آبادانی:
بپرسید از آن سر شبان، راه شاه
کز ایدر کجا یابم آرامگاه
چنین داد پاسخ که آبادجای
نیابی مگر باشدت رهنمای
ازیدر کنون چار فرسنگ راه
چو رفتی پدید آید آرامگاه
وز آن سوی پیوسته شد ده بده
بهر ده یکی نامبردار مه،
فردوسی،
، مهاد، (مجمل اللغه)، مهد، دارالقرار، سکن، (ربنجنی)، آرامگه، قرار، قرارگاه، محل آرامش:
... که چون رفت و آرامگاهش کجاست
نهان گشت از ایدر پناهش کجاست ؟
فردوسی،
، قبر، گور، مرقد، مدفن، دخمه،
- آرامگاه شیر، عرین، کنام
لغت نامه دهخدا
(مُ)
مثوی ̍. (دهار). اقامتگاه. محل اقامت: نصر بن احمد گفت: تابستان کجا رویم که از این خوشتر مقامگاه نباشد، مهرگان برویم. (چهارمقاله ص 51). چون ابوسعید شیبی به قومس رسید که مقامگاه نصر بود با او همان رفت که... (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 100). گفت ای شکال اینک آثار و انوار آن مقامگاه از دور می بینم. (مرزبان نامه). چون به مقامگاه رسیدند وحوش آمدند و به قدوم ایشان یکدیگر را تهنیت دادند. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 169). عزیمت مراجعت تصمیم فرمود و با مقامگاه قدیم آمد. (جهانگشای جوینی ایضاً ج 1 ص 43). لشکر نیز با مقامگاهها شده مانند برق از میغ قاصد او شد و مغافصهً او را فروگرفت. (جهانگشای جوینی ایضاً ج 1 ص 48). در فلان حد که مقامگاه ایشان است گنجی است که افراسیاب نهاده است. (جهانگشای جوینی ایضاً ج 1 ص 166)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
میعاد. موعد. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
آنجا که برای حفظ جان و سلامت پناه برند. اندخسواره. جای استوار. ملجاء. معاذ. ملاذ. مفازه. منجات. مناص. حصن. (مجمل اللغه). مأوی. موئل. معقل. کنف. (دهار). مفزع. مثمل. وزر. لوذ. حرز. (محمود ربنجنی). حصار. و نیز رجوع به پناه جای شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از شامگاه
تصویر شامگاه
آنگاه که روز به انجام کشد و شب آغاز شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نابگاه
تصویر نابگاه
بی وقت نه بوقت خود، ناگهان: (عبدالله عباس روایت کرد از رسول علیه السلام که هیچکس نباشدکه کسی را به نابگاه بکشد بفتک)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کامگار
تصویر کامگار
نایل بمقصود، دلشاد، مقبل، سعادتمند
فرهنگ لغت هوشیار
محل ساختن چیزها مخصوصاً بافتن جامه، چارچوبی که بر آن جامه کشند، طراز، آنجا که کاری کنند، هر جا که چیزها در آن سازند، میدان جنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناآگاه
تصویر ناآگاه
نامطلع، خفته، بی تجربه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقامگاه
تصویر مقامگاه
اقامتگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بناگاه
تصویر بناگاه
ناگاه، ناگهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بامگاه
تصویر بامگاه
هنگام صبح، صبحگاه، بامداد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پناهگاه
تصویر پناهگاه
آنجا که برای حفظ جان وسلانت پناه برند، جای استوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرامگاه
تصویر خرامگاه
میعاد، موعد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرامگاه
تصویر آرامگاه
وطن، موطن، مسکن، گور، مزار
فرهنگ لغت هوشیار
جایی که برای صید جانوران دام گذارند جای دام. یا دامگاه دیو دنیا عالم سفلی. یا دامگاه گرگ دنیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پناگاه
تصویر پناگاه
جای پناه و محل امن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دامگاه
تصویر دامگاه
جایی که برای شکار کردن جانوران دام گذارند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آرامگاه
تصویر آرامگاه
جای آرمیدن، مجازاً به معنی گور، قبر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارگاه
تصویر کارگاه
آتلیه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شامگاه
تصویر شامگاه
غروب، آقشام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آرامگاه
تصویر آرامگاه
مقبره، قبر، مدفن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناآگاه
تصویر ناآگاه
بی خبر، جاهل
فرهنگ واژه فارسی سره
عیاذ، ماوا، معاذ، ملاذ، ملجا، تکیه گاه، حفاظ، مامن، مخفیگاه، مفر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تربت، خاک، خاکجا، ضریح، قبر، گور، لحد، مثوی، مدفن، مرقد، مزار، مقبره
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آرامگاه: تصادف مرگبار چنان چه ازدواج کرده و تشکیل خانواده داده باشید در زمینه حرفه و شغل خود کاری مستقل از امور دیگر انجام می دهید که سود بخش است و به گفته ابن سیرین خیر و فایده نصیب شما می شود - لوک اویتنهاو
دیدن آرامگاه در خواب نشانگر احساسات یا بصیرت فرد در مورد مرگ، ترس هایی که هنگام شروع به مواجهه با محتویات ناخودآگاه خود به سراغ ما می آیند، تاثیر خانوادگی ناخودآگاه، انکار یا کشتن نیازها و احساسات، که پس از آن احساس مرگ یا زندگی نصفه نیمه می کنیم.
تعبیر خواب آرامگاه
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: دیدن آرامگاه در خواب به هیچ وجه وحشتناک نیست. بسیاری از معبران نوشته اند که آرامگاه در خواب زندان است و گرفتاری های شدید زندگی است. اگر بیننده خواب ببیند روی آرامگاهی سنگ می نهد یا آن را آجر و سیمان می کند، خبر از این می دهد که بیننده خواب خرابی را آباد می کند یا بنائی می سازد، یا خانه ای می خرد یا باغی احداث می نماید. اگر بیننده خواب ببیند که او را در آرامگاه می نهند گرفتار مشکلات می شود و معاش او تنگ می گردد. اگر بیننده خواب ببیند که مرده است و دارند او را در آرامگاه قرار می دهند و هر چه می گوید کسی صدایش را نمی شنود به شدت گرفتار سختی و تنگی می شود و کسی به یاری او نمی شتابد و دستش را نمی گیرد. اگر کسی در خواب ببیند که بر بام خانه اش آرامگاه می کنند عمر بیننده خواب دراز می شود.
تعبیر خواب کندن آرامگاه برای خود
حضرت دانیال گوید: دیدن آرامگاه درخواب، دلیل زندان است. اگر در خواب بیند آرامگاهی از بهر خود کند، دلیل که عیش بر وی تنگ شود و بعضی گویند آنجا که آرامگاه کند، دلیل که خانه بسازد. اگر بیند وی را در آرامگاه نهادند، دلیل که معیشت بر وی تنگ شود و بعضی گویند آنجا که آرامگاه کند، دلیل که خانه بسازد. اگر بیند وی را در آرامگاه نهادند، دلیل که معیشت بر وی تنگ شود و نیز گویند که به سفر رود. اگردید او را در آرامگاه نهادند و خاک بر سر او ریختند، دلیل بر نقصان دین او بود.
دفن کرد فرد در آرامگاه یا قبر
محمدبن سیرین گوید: اگر وی را در آرامگاه نهادند، دلیل که او زندان کنند، اگر بیند بر بام خانه او آرامگاه می کندند، دلیل که عمر او دراز بود.
تعبیر خواب آرامگاه از دیدگاه معبران غربی
لوک اویتنهاو می گوید: آرامگاه: تصادف مرگبار
آنلی بیتون مى گوید:
دیدن آرامگاه در خواب، نشانه اندوهگین شدن و نومیدی از زندگی است.
دیدن آرامگاهی ویران در خواب، نشانه بیمار شدن یا نزدیک شدن به مرگ است.
اگر خواب ببینید نوشته سنگ آرامگاهی را می خوانید، نشانه آن است که وظایف دشوار و سختی به دوش خواهید گرفت.
اگر خواب ببینید آرامگاهی تازه حفر شده است، علامت آن است که به خاطر اعمال غلط دیگران متحمل رنج و عذاب می شوید.
اگر خواب ببینید از روی آرامگاهها راه می روید، علامت مرگ غیرطبیعی و یا ازدواج ناموفق است.
اگر خواب ببینید فردی آشنا را داخل آرامگاه گذاشته اید و خاک به غیر از سر، تمامی اندامش را پوشانده است، علامت آن است که آن فرد به وضعیت رنج آوری دچار می شود و بیننده خواب ثروت خود را از دست می دهد.
دیدن آرامگاه خود در خواب، علامت آن است که مراقب خود نباشید دشمنان با زیرکی شما را دچار مصیبتی خواهند ساخت.
اگر خواب ببینید آرامگاهی حفر می کنید، علامت آن است که به دردسر می افتید و دشمنان مانعی بر سر راه زندگی شما ایجاد می کنند. اما اگر خواب ببینید حفر آرامگاه را به اتمام رسانده اید، نشانه آن است که بر دشمنان خود غلبه می کنید، و اگر در هنگام حفر آرامگاه آفتاب بر شما بتابد، علامت آن است که از گرفتاریی نتیجه مطلوبی به دست می آورید.
اگر خواب ببینید برای دفن جسد و گرفتن آرامگاه به قبرستان می روید، و بعد از برگشتن می بینید جسد ناپدید شده است، علامت آن است که دچار گرفتاریی غیرمنتظره خواهید شد
فرهنگ جامع تعبیر خواب
از توابع خرم آباد تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی