سنگی است شبیه به یاقوت سرخ که در نزد بعضی لعل عبارت از آن است و بعضی جوهری جداگانه دانسته اند. (آنندراج) (انجمن آرا). اسم فارسی است سنگی شبیه به یاقوت سرخ و نزد بعضی عبارت از لعل است و بعضی جنس دیگر دانسته اند. (فهرست مخزن الادویه). جوهری احمر و تیره رنگ. (جواهرنامه)
سنگی است شبیه به یاقوت سرخ که در نزد بعضی لعل عبارت از آن است و بعضی جوهری جداگانه دانسته اند. (آنندراج) (انجمن آرا). اسم فارسی است سنگی شبیه به یاقوت سرخ و نزد بعضی عبارت از لعل است و بعضی جنس دیگر دانسته اند. (فهرست مخزن الادویه). جوهری احمر و تیره رنگ. (جواهرنامه)
فرکن. زمینی که سیل آن را کنده باشد و جابه جا آب ایستاده باشد، جوی تازه احداث کرده شده و جویی که در روی زمین از جایی به جایی راه کرده باشد یا در زیر زمین از چاهی به چاه دیگر راه یافته باشد. (برهان) : نه در وی آدمی را راه رفتن نه در وی آبها را جوی و فرکند. بوالعبیر عنبر. چگونه راهی ؟ راهی درازناک و عظیم همه سراسر فرکند و جای خاره و خار. بهرامی سرخسی. ، گذرگاه آب را می گویند مطلقاً، خواه در روی زمین، یا در زیر زمین یا در دیوار باشد، شمر و غدیر را نیز گفته اند و آن جایی باشد از زمین که آب در آن ایستاده باشد، هر چیز ازهم ریخته و پوسیده را هم میگویند. (برهان). رجوع به فرکن شود
فرکن. زمینی که سیل آن را کنده باشد و جابه جا آب ایستاده باشد، جوی تازه احداث کرده شده و جویی که در روی زمین از جایی به جایی راه کرده باشد یا در زیر زمین از چاهی به چاه دیگر راه یافته باشد. (برهان) : نه در وی آدمی را راه رفتن نه در وی آبها را جوی و فرکند. بوالعبیر عنبر. چگونه راهی ؟ راهی درازناک و عظیم همه سراسر فرکند و جای خاره و خار. بهرامی سرخسی. ، گذرگاه آب را می گویند مطلقاً، خواه در روی زمین، یا در زیر زمین یا در دیوار باشد، شَمَر و غدیر را نیز گفته اند و آن جایی باشد از زمین که آب در آن ایستاده باشد، هر چیز ازهم ریخته و پوسیده را هم میگویند. (برهان). رجوع به فرکن شود
صورتی از کرگدن. حیوانی است به هند در جثه چون پیل و خلقتش چون خلقت گاو و بزرگتر از آن و بر سرش شاخی است. (از اقرب الموارد). جانوری است هندی به شکل نزدیک گاومیش به فارسی کرگدن و به هندی کنیدا گویند. بر پوست او هیچ چیز کارگر نمی شود و سپر آن بسیار نیکو و جید باشد و بر پشت بینی خودیک شاخ بزرگ دارد. دشمن پیل است و بسیار قوی، پیل را به شاخ خود برمی دارد و می کشد و در بیشۀ آن، پیل نتواند که بماند. (منتهی الارب). رجوع به کرگدن شود
صورتی از کرگدن. حیوانی است به هند در جثه چون پیل و خلقتش چون خلقت گاو و بزرگتر از آن و بر سرش شاخی است. (از اقرب الموارد). جانوری است هندی به شکل نزدیک گاومیش به فارسی کرگدن و به هندی کنیدا گویند. بر پوست او هیچ چیز کارگر نمی شود و سپر آن بسیار نیکو و جید باشد و بر پشت بینی خودیک شاخ بزرگ دارد. دشمن پیل است و بسیار قوی، پیل را به شاخ خود برمی دارد و می کشد و در بیشۀ آن، پیل نتواند که بماند. (منتهی الارب). رجوع به کرگدن شود
شهری بوده است به سیستان و سپاه سلطان محمود در حرب با هندوان آنجا فرودآمده بود: و سپاه سلطان به کرکنک فرودآمده بود و مردم بسیار از ایشان نحو هزار سوار به مشیتی رفته بودند اندر نواحی سیستان. (تاریخ سیستان ص 355)
شهری بوده است به سیستان و سپاه سلطان محمود در حرب با هندوان آنجا فرودآمده بود: و سپاه سلطان به کرکنک فرودآمده بود و مردم بسیار از ایشان نحو هزار سوار به مشیتی رفته بودند اندر نواحی سیستان. (تاریخ سیستان ص 355)
زرآکنده. به زرآمیخته. مطلاشده. زرکوب شده: دین فروشی کنی که تا سازی بارگی نقره خنگ و زین زرکند. سنائی. ز خاک شمس فلک زرکند که تا گردد ستام و گام و رکاب براق او زرکند. سوزنی. فردا که نهد سوار آفاق بر ابلق چرخ زین زرکند. خاقانی. رجوع به زرگند شود
زرآکنده. به زرآمیخته. مطلاشده. زرکوب شده: دین فروشی کنی که تا سازی بارگی نقره خنگ و زین زرکند. سنائی. ز خاک شمس فلک زرکند که تا گردد ستام و گام و رکاب براق او زرکند. سوزنی. فردا که نهد سوار آفاق بر ابلق چرخ زین زرکند. خاقانی. رجوع به زرگند شود
دروغ و تزویر و مکر و حیله و فریب باشد. (برهان) (آنندراج). بیهوده و بی معنی و مکر و حیله و فریب. (ناظم الاطباء). ترفند. و رجوع به ترفند و ترفنده و ترکنده شود
دروغ و تزویر و مکر و حیله و فریب باشد. (برهان) (آنندراج). بیهوده و بی معنی و مکر و حیله و فریب. (ناظم الاطباء). ترفند. و رجوع به ترفند و ترفنده و ترکنده شود
زمینی که بصدمه سیل کنده شده باشد و جابجا آب در آن ایستاده باشد، جوی تازه احداث شده که در آن آب روان کرده باشد، کاریز آب، چیزی که به سبب طول از هم فرو ریخته و پوسیده باشد
زمینی که بصدمه سیل کنده شده باشد و جابجا آب در آن ایستاده باشد، جوی تازه احداث شده که در آن آب روان کرده باشد، کاریز آب، چیزی که به سبب طول از هم فرو ریخته و پوسیده باشد