معنی ترکند
- ترکندتَرکَند
- ترفند، مکر، حیله، فریب، شکیل، اشکیل، روغان، احتیال، غدر، گربه شانی، دلام، شید، تنبل، حقّه، دستان، گول، چاره، دغلی، تزویر، قلّاشی، نارو، خدعه، کلک، خاتوله، ریو، نیرنگ، ستاوه، دویل، ترب، کید، تزویر، دروغ، بیهوده، برای مثال با هنر او همه هنرها یافه / با سخن او همه سخن ها ترفند (فرخی - لغت نامه - ترفند)ترفند، مَکر، حیلِه، فَریب، شِکیل، اِشکیل، رَوَغان، اِحتیال، غَدر، گُربِه شانِی، دِلام، شَید، تُنبُل، حُقِّه، دَستان، گول، چارِه، دَغَلی، تَزویر، قَلّاشی، نارُو، خُدعِه، کَلَک، خاتولِه، ریوْ، نِیرَنگ، سَتاوِه، دُویل، تَرب، کَید، تزویر، دروغ، بیهوده، برای مِثال با هنر او همه هنرها یافه / با سخن او همه سخن ها ترفند (فرخی - لغت نامه - ترفند)
فرهنگ فارسی عمید