جدول جو
جدول جو

معنی کاوکاو - جستجوی لغت در جدول جو

کاوکاو
کاوش، جستجو، تفحص، تجسس، برای مثال تنگ شد عالم بر او از بهر گاو / شورشور اندر فکند و کاو کاو (رودکی - ۵۳۸)
تصویری از کاوکاو
تصویر کاوکاو
فرهنگ فارسی عمید
کاوکاو
((وْ))
کاوش، جستجو
تصویری از کاوکاو
تصویر کاوکاو
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کاو کاو
تصویر کاو کاو
تفحص تجسس تفتیش، کندن حفاری، بناخن کاویدن (داغ زخم و غیره را) : (از کاو کاو ناخن مطرب درین بهار جوشیده خون تازه ز داغ کهن مرا . {یا به کاو کاو بودن، در بحث و گفتگو بودن: (تا کی بر شیر و گاو باشی با هر دو بکاو کاو باشی) (تحفه العراقین)
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی بازیست و طریقه آن چنین است که یکی دستها را بر زمین گذارد و فریاد کند: (کاکاو {و حریفان دیگر از اطراف او در آیند و وی را بباد شق گیرند. او همانطور که دست بر زمین نهاده از عقب آنان میدود و بهر کس که سر پای خود را برساند او را بجای خود آورد: (بگا و چشمه دل را ز غیر صافی کن ز لهو و لعب چه بازی چو کودکان کاکاو ک) (آذری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاویان
تصویر کاویان
(پسرانه)
پرچم کاوه که به درفش کاویانی معروف است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کامکار
تصویر کامکار
(پسرانه)
کامروا، موفق
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کندوکاو
تصویر کندوکاو
تفحص
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بارکاو
تصویر بارکاو
هماهنگ، موافق، موزون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاوچاو
تصویر چاوچاو
سر و صدای پرنده به هنگام خطر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کامکار
تصویر کامکار
کامروا، کامران، موفق، خوشبخت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاکائو
تصویر کاکائو
درختی بومی مناطق گرمسیر با برگ های بیضی، چوب سرخ رنگ و میوه های دراز بیضی شکل به رنگ زرد یا سرخ و ناشکوفا، دانه های سرخ یا زرد موجود در میوۀ این درخت که بعد از خشک شدن قهوه ای می شوند، گردی که پس از بو دادن این دانه ها تولید می شود و در تهیۀ شکلات به کار می رود، کنایه از شکلات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنجکاو
تصویر کنجکاو
کسی که در جایی یا در امری تفحص و کاوش می کند
فرهنگ فارسی عمید
اسپانیولی هنده بادام خرمک از گیاهان درختی است از تیره پنیر کیان که ارتفاعش بین 4 تا 10 متر است. برگها یش ساده و متقابل و گلهایش منظم و کوچک و قرمز رنگ و در همه فصول وجود دارند. کاکائو شامل 5 کاسبرگ و 5 گلبرگ و 10 پرچم است. میوه اش سته و زرد رنگ است و باندازه یک خیار و محتوی 25 تا 40 دانه است. میوه های این گیاه را پس از چیدن انبار میکنند تا بپوسد و پس از آن دانه ها را جمع آوری میکنند و بمصرف میرسانند (از آن پودر کاکائو تهیه میشود)، دانه این گیاه که بنام کاکائو موسوم است محتوی آلکا اوئیدی بنام تئو برومین میباشد که مقوی قلب است و بعوه محتوی مقادیر زیاد مواد ازته و چربی میباشد. گرد کاکائو که ببازار عرضه میگردد بصورت مخلوط با شیر چای شکر یا آب مصرف میشود و از آن شوکوت نیز تهیه میکنند. دانه کاکائو در موقع خروج از میوه نرم و سفید رنگ است ولی پس از خشک شدن برنگ قرمز تیره در میاید. هر دانه بدرازی 2 تا 3 سانتیمتر و بعرض 5، 1 سانتیمتر است. مغز دانه کاکائو شامل 49 تا 54 درصد ماده چرب بنام کره کاکائو میباشد و 8 تا 10 درصد مواد نشاسته یی و 11 تا 18 درصد مواد ازته و 1 تا 3 درصد تئو برومین همراه با کافئین و 4 تا 6 درصد سلولز و 3 تا 4 درصد مواد معدنی است. تئو برومین عوه بر مغز دانه در پوست دانه و در میوه و در برگهای گیاه کاکائو نیز موجود است. کاکائو عوه بر مصارف معمولی بمصرف تهیه شرابهای طبی میرسد و بعوه منشا تهیه کره کاکائو است که بعنوان ماده حل کننده بمصرف تهیه شیاف و پماد و غیره میرسد. کاکائو در ممالک آمریکای جنوبی کشت میشود شجر الکاکائو قاقا او آغاجی اللوز الهندی هند بادامی آغاجی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاویان
تصویر کاویان
پادشاهی سلطنتی: (قصه آنک گاو بحری گوهر کاویان از قعر دریا بر آورد شب بر ساحل دریا نهد در درخش و تاب آن می چرد) (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کامکار
تصویر کامکار
کامروا کامران، سعید سعادتمند خوشبخت: (در چرند اب تبریز بشرف سجده شهریار کامکار کامیاب مشرف شدند)، موفق، عشرت طلب عیاش، جانور شکاری (سباع و طیور)، مطبوع ذایقه: (شیرینیها گوناگون و شیراز های نظیف و ریچار های لطیف و کامه ای کامکار. ) (ترجمه محاسن اصفهان)
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه کنجکاوی کند متفحص غوررس: روستایی شد در آخر سوی گاو گاو را میجست شب آن کنجکاو. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناوکار
تصویر ناوکار
هریک ازعمله کشتی ملاح ملوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاوهاو
تصویر هاوهاو
کلمه ایست که درهنگام حمله بر دشمن برزبان رانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاوچاو
تصویر چاوچاو
ناله و زاری، سر و صدای پرنده ای کوچک مانند گنجشک هنگامی که پرنده دیگر به او حمله کند یا کسی به لانه او تجاوز نماید تا بچه اش را بگیرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاویان
تصویر کاویان
پادشاهی، سلطنتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کامکار
تصویر کامکار
کامروا، کامران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاکائو
تصویر کاکائو
درخت کوچک از تیره پنیرکیان، دارای برگ های بزرگ و منفرد با دمبرگ کوتاه و بی کرک و شفاف، گل هایش کوچک و قرمز رنگ است. میوه اش بسته و زرد رنگ است که پس از چیدن انبار می کنند تا بپوسد و پس از آن دانه ها را جمع می کنند و به مصرف می رسانند (از
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کندوکاو
تصویر کندوکاو
((کَ دُ))
تفحص، تجسس، سعی، کوشش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنجکاو
تصویر کنجکاو
((کُ))
کاوش کننده، جستجوکننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنجکاو
تصویر کنجکاو
Curious, Intrigued, Inquisitive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
curioso, inquisitivo, intrigado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
neugierig, interessiert
دیکشنری فارسی به آلمانی
ciekawski, dociekliwy, zaintrygowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
любопытный , любознательный , заинтригованный
دیکشنری فارسی به روسی
допитливий , зацікавлений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
curioso, inquisitivo, intrigado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
nieuwsgierig, geïntrigeerd
دیکشنری فارسی به هلندی
जिज्ञासु
دیکشنری فارسی به هندی