جدول جو
جدول جو

معنی کنجکاو

کنجکاو
کسی که در جایی یا در امری تفحص و کاوش می کند
تصویری از کنجکاو
تصویر کنجکاو
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کنجکاو

کنجکاو

کنجکاو
آنکه کنجکاوی کند متفحص غوررس: روستایی شد در آخر سوی گاو گاو را میجست شب آن کنجکاو. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار