نوعی ساز بادی آذربایجانی به شکل نی، از جنس چوب، دارای هشت سوراخ در یک طرف و یک سوراخ در طرف دیگر و زبانه ای که به وسیلۀ آن کوک می شود. دامنۀ صوت آن به اندازۀ سورنای است
نوعی ساز بادی آذربایجانی به شکل نی، از جنس چوب، دارای هشت سوراخ در یک طرف و یک سوراخ در طرف دیگر و زبانه ای که به وسیلۀ آن کوک می شود. دامنۀ صوت آن به اندازۀ سورنای است
دهی است از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد در 28هزارگزی جنوب باختری بوکان و 19 هزارگزی باختر شوسۀ بوکان به سقز واقع است، کوهستانی و معتدل و مالاریایی است و 140 تن سکنه دارد آب آن از سیمین رود تأمین میشود، محصولاتش غلات، توتون، حبوبات و شغل اهالی زراعت وگله داری است، از صنایع دستی جاجیم بافی رواج دارد، راههایش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد در 28هزارگزی جنوب باختری بوکان و 19 هزارگزی باختر شوسۀ بوکان به سقز واقع است، کوهستانی و معتدل و مالاریایی است و 140 تن سکنه دارد آب آن از سیمین رود تأمین میشود، محصولاتش غلات، توتون، حبوبات و شغل اهالی زراعت وگله داری است، از صنایع دستی جاجیم بافی رواج دارد، راههایش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
آخرین امپراتور مسیحی طرابوزان از خانواده کمننی که دختر او را اوزون حسن در هنگامی که امارت دیار بکر را داشت بازدواج خود درآورد، (از سعدی تا جامی تألیف ادوارد براون ترجمه حکمت ص 448 و 450)
آخرین امپراتور مسیحی طرابوزان از خانواده کمننی که دختر او را اوزون حسن در هنگامی که امارت دیار بکر را داشت بازدواج خود درآورد، (از سعدی تا جامی تألیف ادوارد براون ترجمه حکمت ص 448 و 450)
میکل آنژ امریقی یا مریسی مشهور به کاراواژ نقاش معروف ایتالیائی متولد در کاراواژیو، سبک او جسورانه و عاری از پیرایه است، و او یکی از رهبران سبک رئالیسم بشمار میرود، (1579- 1609 میلادی) پولیدورو کالدارا مشهور به کاراواژ نقاش ایتالیائی متولد در ’کاراواژیو’ (1495- 1543)، امتیاز او در نقاشی تقلیدی است
میکل آنژ امریقی یا مریسی مشهور به کاراواژ نقاش معروف ایتالیائی متولد در کاراواژیو، سبک او جسورانه و عاری از پیرایه است، و او یکی از رهبران سبک رئالیسم بشمار میرود، (1579- 1609 میلادی) پولیدورو کالدارا مشهور به کاراواژ نقاش ایتالیائی متولد در ’کاراواژیو’ (1495- 1543)، امتیاز او در نقاشی تقلیدی است
پسر ’سپانتازاد’ از خانوادۀ ’کامساراکان’ که از اشکانیان ایران بود. قیصر بیزانس پس از فوت ارشک چهارم ارمنستان بیزانس را به او میدهد و چیزی نمیگذرد که این سردار تابع خسرو سوم که از شاخۀ دیگر اشکانیان است میگردد و او باجگذاردولت بیزانس میشود، این رفتار باعث خشم بهرام چهارم ساسانی گردیده خسرو را از سلطنت معزول و در قلعۀ فراموشی محبوس داشت. (از ایران باستان ج 3 ص 2637)
پسر ’سپانتازاد’ از خانوادۀ ’کامساراکان’ که از اشکانیان ایران بود. قیصر بیزانس پس از فوت ارشک چهارم ارمنستان بیزانس را به او میدهد و چیزی نمیگذرد که این سردار تابع خسرو سوم که از شاخۀ دیگر اشکانیان است میگردد و او باجگذاردولت بیزانس میشود، این رفتار باعث خشم بهرام چهارم ساسانی گردیده خسرو را از سلطنت معزول و در قلعۀ فراموشی محبوس داشت. (از ایران باستان ج 3 ص 2637)
دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 9هزارگزی جنوب باختری نیشابور جلگه است و معتدل و دارای 25 تن سکنه، آب آن از قنات تأمین میشود، محصول آنجا غلات است و شغل مردمش زراعت و مالداری و راه آن مالروست، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 9هزارگزی جنوب باختری نیشابور جلگه است و معتدل و دارای 25 تن سکنه، آب آن از قنات تأمین میشود، محصول آنجا غلات است و شغل مردمش زراعت و مالداری و راه آن مالروست، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
از سرداران کریمخان زند وی در جنگ میان کریمخان و فتحعلی خان افشار شرکت داشته است، گلستانه گوید: کریمخان نیز سپاه خود را بدین ترتیب مرتب نمود شیخعلی خان را با یک دو نفر مانند ترابخان چگنی و اسماعیل خان زند بجانب میمنه و زکیخان را با محمدرفیعخان قاجار در سمت میسره مقرر کرد و خود با حیدرخان و شیخ مرادخان و کاکا خان و رستم خان عمارلو و مهرعلیخان در قلب سپاه جای گرفت، (مجمل التواریخ گلستانه ص 339)، چون حقیقت فساد باطنش معلوم گردید شیخ مرادخان زند و کاکاخان در وقتی که ابراهیم خان در مجلس بزم کریمخان نشسته بود گریبانش را گرفته ... (مجمل التواریخ گلستانه ص 357)
از سرداران کریمخان زند وی در جنگ میان کریمخان و فتحعلی خان افشار شرکت داشته است، گلستانه گوید: کریمخان نیز سپاه خود را بدین ترتیب مرتب نمود شیخعلی خان را با یک دو نفر مانند ترابخان چگنی و اسماعیل خان زند بجانب میمنه و زکیخان را با محمدرفیعخان قاجار در سمت میسره مقرر کرد و خود با حیدرخان و شیخ مرادخان و کاکا خان و رستم خان عمارلو و مهرعلیخان در قلب سپاه جای گرفت، (مجمل التواریخ گلستانه ص 339)، چون حقیقت فساد باطنش معلوم گردید شیخ مرادخان زند و کاکاخان در وقتی که ابراهیم خان در مجلس بزم کریمخان نشسته بود گریبانش را گرفته ... (مجمل التواریخ گلستانه ص 357)
قسمی مرغ شکاری است، (فرهنگ نظام)، مرغی شکاری، شاید وارغن اوستایی باشد، مرغی است حرام گوشت و از جهت طیور وحشی میباشد، قسمی مرغ، (یادداشت مؤلف) قسمی از سرنا و کرنا، قسمی سرنای بزرگ، قسمی ساز روستایی، نام یکی از ذوات النفخ، قسمی شیپور بزرگ، (یادداشت مؤلف)
قسمی مرغ شکاری است، (فرهنگ نظام)، مرغی شکاری، شاید وارغن اوستایی باشد، مرغی است حرام گوشت و از جهت طیور وحشی میباشد، قسمی مرغ، (یادداشت مؤلف) قسمی از سرنا و کرنا، قسمی سرنای بزرگ، قسمی ساز روستایی، نام یکی از ذوات النفخ، قسمی شیپور بزرگ، (یادداشت مؤلف)
از اتراک سلطانی در سمرقند در زمان حملۀ چنگیز: چندان مرد از مغول و حشری مجتمع شده بودند که عدد آن بر عدد ریگ بیابان و قطار باران فزون بود بر محیط شهر ایستاده از شهر البارخان و شیخ خان و بالاخان و بعضی خانان دیگر بصحرا رفتند، رجوع به جهانگشای جوینی ج 1 ص 92 شود، این کلمه بجای ’آسانسور’ پذیرفته شده است، دستگاهی که درون آن جای گیرند و به طبقات ساختمان برروند و فرود آیند، (لغت مصوبۀ فرهنگستان)، برشو
از اتراک سلطانی در سمرقند در زمان حملۀ چنگیز: چندان مرد از مغول و حشری مجتمع شده بودند که عدد آن بر عدد ریگ بیابان و قطار باران فزون بود بر محیط شهر ایستاده از شهر البارخان و شیخ خان و بالاخان و بعضی خانان دیگر بصحرا رفتند، رجوع به جهانگشای جوینی ج 1 ص 92 شود، این کلمه بجای ’آسانسور’ پذیرفته شده است، دستگاهی که درون آن جای گیرند و به طبقات ساختمان برروند و فرود آیند، (لغت مصوبۀ فرهنگستان)، برشو
از مفردات پزشکی و از گیاهانی است که سرشاخه اش در طب مورد استفاده است، (کارآموزی داروسازی دکتر جنیدی ص 215)، فوتنج نهری، حبق التمساح، حبق الماء، کلمنتون، نعناع بری، قلمنت، قلمنتون
از مفردات پزشکی و از گیاهانی است که سرشاخه اش در طب مورد استفاده است، (کارآموزی داروسازی دکتر جنیدی ص 215)، فوتنج نهری، حبق التمساح، حبق الماء، کلمنتون، نعناع بری، قلمنت، قلمنتون
پالاون، ظرفی باشد مانند کفگیر که چیزها در آن صاف کنند وآنرا ترشی پالا گویند، (برهان)، ظرفی بود مانند طبقی که در آن سوراخ بسیار باشد مثل کفگیر که طباخان و حلوائیان آنرا بر سر دیگ نهند و روغن و شیره و ترشیها و امثال آنرا بدان صاف کنند، زازل، ترشی پالا، آردن، (جهانگیری)، آبکش، ماشو، ماشوب، رجوع به پالاون شود
پالاون، ظرفی باشد مانند کفگیر که چیزها در آن صاف کنند وآنرا ترشی پالا گویند، (برهان)، ظرفی بود مانند طبقی که در آن سوراخ بسیار باشد مثل کفگیر که طباخان و حلوائیان آنرا بر سر دیگ نهند و روغن و شیره و ترشیها و امثال آنرا بدان صاف کنند، زازل، ترشی پالا، آردن، (جهانگیری)، آبکش، ماشو، ماشوب، رجوع به پالاون شود
ظرفی باشد مانند کفگیر که چیزهادر آن صاف کنند ظرفی که طباخان و حلواییان برای صاف کردن روغن و شیره و جز آن بر سر دیگ نهند آبکش ماشو ماشوب ترشی پالا پالاوان صافی
ظرفی باشد مانند کفگیر که چیزهادر آن صاف کنند ظرفی که طباخان و حلواییان برای صاف کردن روغن و شیره و جز آن بر سر دیگ نهند آبکش ماشو ماشوب ترشی پالا پالاوان صافی