جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با والاشان

والاشان

والاشان
بلند مرتبه عالی مقام: (گفت فیاض خان والاشان خنجرآن خدیو نیکو نام) (هاتف چا. 2 وحید ص 94)
والاشان
فرهنگ لغت هوشیار

والاشان

والاشان
بلندمرتبه، (ناظم الاطباء)، والامقام، عالی رتبت
لغت نامه دهخدا

والاشدن

والاشدن
بلند شدن مرتفع گشتن، ارجمند شدن مهم گشتن، با قدر و مرتبه شدن بزرگ قدر گشتن، شریف شدن نجیب گشتن، عزیز شدن، پسندیده شدن مقبول گشتن، رئیس شدن، برتر شدن فایق گشتن، استوار شدن قویم گشتن: (حجت تراست رهبر زی اوپوی تا علم دینت نیک شود والا) (ناصرخسرو)
فرهنگ لغت هوشیار

دالاشان

دالاشان
دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 9هزارگزی جنوب باختری نیشابور جلگه است و معتدل و دارای 25 تن سکنه، آب آن از قنات تأمین میشود، محصول آنجا غلات است و شغل مردمش زراعت و مالداری و راه آن مالروست، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

واتاشان

واتاشان
دهی است از دیه های ناتل رستاق (از دهات نور) : فخرالدین بن قوام الدین مرعشی پس از فتح رستمدار واتاشان را در ناتل برای مقر خود برگزید و از ساری و رستمدار افرادی فراهم آورد و خندق عمیقی در دور شهر حفر کرد و اقامتگاه و حمامی برای خود و بازار و مسجدی جهت مردم ساخت، (از ترجمه مازندران و استرآباد رابینو، ص 149 و 151)
لغت نامه دهخدا