- کارپذیر
- کارپذیرنده، آنکه شغل و عمل قبول می کند، اثرپذیر
معنی کارپذیر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه کار قبول کند، منفعل اثر پذیر مقابل فاعل: (بر این جای از این کتاب سخن اندر کار کن و کار پذیر واجب آمد گفتن از بهر آنکه ترکیب بر مرکب از مرکب پدید آید و مرکب فاعل است و مرکب منفعل) (زاد المسافرین 127)
دلپذیر، دل پسند، دلخواه، پسندیده، مرغوب، آنچه انسان بپسندد و به آن دل ببندد
کسی که بکاری می پردازد آنکه مباشر کاری شود، سنگ محکم یا ستون سنگی استواری که در ساختن عمارت بکار برند. یا کار گیر بنا. سنگی محکم که بدان ساختمانی بنا کنند، نوعی پارچه درشت و ستبر، سرداب زیر زمین، غار کهف، گنبد
آنکه کار باسانی و جلدی کند واز عهده آن بخوبی برآید، آنکه حاجات مردم را قضا کند
dedutibilidade
правдоподобно , доверчиво
glaubhaft, gläubig
Abzugsfähigkeit
możliwość odliczenia
правдоподібно , довірливо
вычитаемость
wiarygodnie, łatwowiernie
можливість відрахування
可信地 , 轻信地
de maneira crível, credulamente
credibilmente, credulamente
de manera creíble, crédulamente
deducibilidad
déductibilité
de manière crédible, de manière crédule
deducibilità
geloofwaardig, geloofzaam
aftrekbaarheid
कटौती योग्य
น่าเชื่อถือ , เชื่อง่าย
dengan dapat dipercaya, dengan mudah percaya