جدول جو
جدول جو

معنی کارپیرا

کارپیرا
آنکه کاری را راه می اندازد، کارپیراینده
تصویری از کارپیرا
تصویر کارپیرا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کارپیرا

کارپیرا

کارپیرا
آنکه کار انجام دهد، کارگشا، کارافژول:
آتش بسته گشاید همه کار
کارپیرای تو زر بایستی،
خاقانی،
زن کارپیرای روشن ضمیر
بدان خواسته گشت خواهش پذیر،
نظامی
لغت نامه دهخدا

کاپرارا

کاپرارا
ژان باتیست کاپرارا، کاردینال ایتالیائی متولد در ’بولونی’، وی از جانب ’پی هفتم’ در فرانسه سفارت داشت و قرار داد 1801 میلادی را منعقد کرد و ناپلئون اول پادشاه ایتالیا را تقدیس نمود، (1733- 1810 میلادی)
لغت نامه دهخدا

کاسپیرها

کاسپیرها
نام طایفه ای که سربازان آنان در جنگ خشیارشا با یونان در زمرۀ سپاهیان ایران شرکت داشتند. (از ایران باستان ج 1 ص 739)
لغت نامه دهخدا

کارگیری

کارگیری
در تداول زنان، کار: مرده شور کارگیریت را ببرد، مرده شورت ببرد با این کارگیریت، کسی که مرتکب میشود و مباشرت مینماید و متقبل میشود هر کار مهمی را، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

کنارپیر

کنارپیر
دهی از دهستان میان آب است که در بخش مرکزی شهرستان شوشتر واقع است و 600 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا