- کابینه
- دولت
معنی کابینه - جستجوی لغت در جدول جو
- کابینه
- هیئت دولت، هیئت وزیران
- کابینه
- هیئت وزیران، مجموع وزیران، دولت
- کابینه ((نِ))
- دفتر، اتاق کار، مجموع وزیران یک دولت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هاون سنگی یا فلزی، هاون
گلرنگ، گیاهی یک ساله با برگ های بیضی شکل و گل های نارنجی که گاه به جای زعفران به کار می رود، کاجیره، کاژیره، احریض، بهرم، عصفر
هاون: (خایگان (جایگاه) تو چو کابیله شدست رنگ او چون کون پاتیله شدست) (طیان)، هر چیز که در آن غله کوبند (عموما)، هاون سنگی که عطاران در آن دار و کوبند دارکوب
گل کاجیره عصفر
چشم، دیده، نظر، چشم خانه
مهر، صداق زنان می باشد
دیده، چشم، نظر
مونث کاین (کاین) :جمع کاینات (کائنات)
مهر، صداق، مهریه عروس
اتاقکی که از مصالح سبک ساخته شده باشد، هر یک از اتاق های داخلی کشتی، جایگاه مخصوص خلبان در هواپیما و مانند آن (واژه فرهنگستان)
مهر، مهریه
هر یک از اتاق های کشتی
اتاقکی در جلو هواپیما برای هدایت هواپیما به وسیلۀ خلبان و کمک خلبان
اتاقکی که به عنوان رختکن از آن استفاده می شود
اتاقک تلفن عمومی در مخابرات یا معابر
کابین کردن: به عقد ازدواج درآوردن، نکاح کردن
هر یک از اتاق های کشتی
اتاقکی در جلو هواپیما برای هدایت هواپیما به وسیلۀ خلبان و کمک خلبان
اتاقکی که به عنوان رختکن از آن استفاده می شود
اتاقک تلفن عمومی در مخابرات یا معابر
کابین کردن: به عقد ازدواج درآوردن، نکاح کردن
قدیمی، ماضی
حق ماموریت، حقوق
آنتیک
منسوب و مربوط بسال گذشته منسوب به پار پارسالین پارین: (که تقویم پارینه نایدبکار) (سعدی)، سال گذشته سال پیش پار، کهنه
گیاهی است خوشبو با برگهای پر
پلکان، راهرو اطاق یا پشت بام که دارای چند پله باشد، شیب
پارسی تازی گشته رخبین ترف ترپک از دوغ ترش سازند رخبین، صمغ صنوبر راتیاج
ساییده رنگ سابیده
ساخته از چوب چوبی: افزار جوبین، رو پاکی سرخ رنگ که بر سر بندند، مرغی است صحرایی کاروانک
خوراکی است ساخته از تخم مرغ که زرده و سفیده را بهم زده و در روغن سرخ کنند و گاهی هم شکر میریزند