جدول جو
جدول جو

معنی چیدن - جستجوی لغت در جدول جو

چیدن
کندن میوه یا گل از درخت یا بوته
تصویری از چیدن
تصویر چیدن
فرهنگ لغت هوشیار
چیدن
جدا کردن و کندن میوه یا گل از درخت یا بوته، برای مثال رفتم به باغ تا که بچینم سحر گلی / آمد به گوش ناگهم آواز بلبلی (حافظ۲ - ۶۳۰)، بریدن موی یا ناخن با قیچی
دانه دانه برداشتن چیزی از زمین، مثل دانه برداشتن مرغ
کنایه از برگزیدن و جدا کردن چیزی از میان چیزهای دیگر
چیزهایی را با نظم و ترتیب پهلوی هم یا روی هم قرار دادن
تصویری از چیدن
تصویر چیدن
فرهنگ فارسی عمید
چیدن
((دَ))
کندن میوه و گل، برگزیدن، دانه برداشتن مرغ از زمین، بر نظم و ترتیب قرار دادن اشیاء، چنیدن
تصویری از چیدن
تصویر چیدن
فرهنگ فارسی معین
چیدن
Pluck
تصویری از چیدن
تصویر چیدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
چیدن
срывать
دیکشنری فارسی به روسی
چیدن
zupfen
دیکشنری فارسی به آلمانی
چیدن
зірвати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
چیدن
zrywać
دیکشنری فارسی به لهستانی
چیدن
دیکشنری فارسی به چینی
چیدن
arrancar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
چیدن
raccogliere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
چیدن
arrancar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
چیدن
arracher
دیکشنری فارسی به فرانسوی
چیدن
trekken
دیکشنری فارسی به هلندی
چیدن
เก็บ
دیکشنری فارسی به تایلندی
چیدن
mencabut
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
چیدن
جزّ
دیکشنری فارسی به عربی
چیدن
तोड़ना
دیکشنری فارسی به هندی
چیدن
לתלוש
دیکشنری فارسی به عبری
چیدن
取る
دیکشنری فارسی به ژاپنی
چیدن
따다
دیکشنری فارسی به کره ای
چیدن
koparmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
چیدن
plucka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
چیدن
তোলা
دیکشنری فارسی به بنگالی
چیدن
توڑنا
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پچیدن
تصویر پچیدن
پیچیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مچیدن
تصویر مچیدن
چمیدن، خرامیدن، از روی ناز راه رفتن، دیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مچیدن
تصویر مچیدن
بناز حرکت کردن خرامیدن چمیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مچیدن
تصویر مچیدن
((مَ دَ))
خرامیدن، از روی ناز راه رفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیدن
تصویر دیدن
نگریستن، رویت کردن، نگاه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تخلیه شکم کردن بیرون ریختن فضولات شکم از راه مقعد تغوط کردن، کثافت کاری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چسیدن
تصویر چسیدن
چس دادن فسوه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چریدن
تصویر چریدن
علف خوردن جانوران علفخوار در چراگاه چرا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چخیدن
تصویر چخیدن
کوشیدن سعی کردن، ستیزه کردن، دم زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چپیدن
تصویر چپیدن
بزور داخل شدن در جائی
فرهنگ لغت هوشیار