جدول جو
جدول جو

معنی چادرنشین - جستجوی لغت در جدول جو

چادرنشین
کسی که در صحرا و در ییلاق و قشلاق زیر چادر یا خیمه زندگی میکند، صحرانشین، طوایفی که زندگانی ایلی دارند و با احشام خود ییلاق و قشلاق میکنند و تمام فصول سال را در زیر چادر به سر می بردند
تصویری از چادرنشین
تصویر چادرنشین
فرهنگ فارسی عمید
چادرنشین
((~. نِ))
صحرانشین، طوایفی که در یک جا ساکن نبوده، ییلاق و قشلاق می کنند
تصویری از چادرنشین
تصویر چادرنشین
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چادرنشینی
تصویر چادرنشینی
چادرنشین بودن، صحرانشینی، زندگی ایلی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چادر نشین
تصویر چادر نشین
آنکه در صحرا و ییلاق و قشلاق در زیر چادر و خیمه زندگی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چادر نشینی
تصویر چادر نشینی
زندگی کردن در زیر چادر و خیمه چادر نشین بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غارنشین
تصویر غارنشین
کسی که در غار زندگی کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صدرنشین
تصویر صدرنشین
کسی که در صدر مجلس می نشیند، دارای مقام و رتبه، مقدّم، برای مثال بود که صدرنشینان بارگاه قبول / نظر کنند به بیچارگان صفّ نعال (سعدی۲ - ۶۵۷)، کنایه از مکانی در اتاق و مانند آنکه به نشستن بزرگان اختصاص می یابد، در ورزش تیمی که بیشترین امتیاز را در مسابقات کسب کرده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صدرنشین
تصویر صدرنشین
((~. نِ))
بالا دست نشین، مقدم، پیشوا
فرهنگ فارسی معین