معنی چادرنشین چادرنشین خیمه نشین، ایلات، بیابان نشین، صحراگرد، صحرانشین، عشایر، بادیه نشین، بدویمتضاد: شهرنشین، متمدن، کوچ نشین، کوچگر، کوچی فرهنگ واژه مترادف متضاد