جدول جو
جدول جو

معنی پندار - جستجوی لغت در جدول جو

پندار
(پسرانه)
فکر، اندیشه، وهم، گمان، ریشه پنداشتن
تصویری از پندار
تصویر پندار
فرهنگ نامهای ایرانی
پندار
وهم، تخیل، خیال
تصویری از پندار
تصویر پندار
فرهنگ واژه فارسی سره
پندار
گمان ظن وهم، سوء ظن بدگمانی، فکر اندیشه، خود را بزرگ پنداشتن خودبینی خودپسندی
فرهنگ لغت هوشیار
پندار
گمان، خیال، تصور، برای مثال مشو غرّه بر حسن گفتار خویش / به تحسین نادان و پندار خویش (سعدی - ۱۷۵) اندیشه، بن مضارع پنداشتن و پنداریدن، کنایه از پنداشتن، پسوند متصل به واژه به معنای
پندارنده مثلاً دورپندار، نیکوپندار،
کنایه از عجب، غرور، تکبر، خودبینی، برای مثال نبیند مدعی جز خویشتن را / که دارد پردۀ پندار در پیش (سعدی - ۸۹)
تصویری از پندار
تصویر پندار
فرهنگ فارسی عمید
پندار
((پِ یا پَ))
گمان، سوءظن، اندیشه، خودبینی
تصویری از پندار
تصویر پندار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پنداری
تصویر پنداری
خیالی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پنداره
تصویر پنداره
مفهوم، مخیله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پنداره
تصویر پنداره
پندار گمان، تخیل خیال، فکر اندیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنداری
تصویر پنداری
گویی، همانا، گوییا، گویا، گمان بری. دراصل فعل مضارع سادۀ دوم شخص مفرد از «پنداشتن» است، (صفت نسبی، منسوب به پندار) خیالی، وهمی، خیال باف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پنداری
تصویر پنداری
((پِ))
خیال باف، خیالی، وهمی، کلمه فعل از پنداشتن، گویی، گویا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پنداره
تصویر پنداره
((پِ رِ))
گمان، خیال، فکر، اندیشه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پنداره
تصویر پنداره
پندار، خیال، گمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپندار
تصویر سپندار
شمع باشد که معشوق پروانه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپندار
تصویر سپندار
اسپندارمذ، در آیین زردشتی فرشتۀ نگهبان زمین و موکل بر روز پنجم هر ماه خورشیدی، ماه اسفند، روز پنجم از هر ماه خورشیدی، اسفندار، سپندارمذ، اسفندارمذ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پادار
تصویر پادار
(پسرانه)
ثابت (نگارش کردی: پادار)
فرهنگ نامهای ایرانی
پارسی تازی شده بندار ریشه دار، کیسه دار خانه دار صاحب تجمل و مکنت مایه دار، مالک صاحب ملک (بیشتر در خراسان)، کسی که خراج جنسی را بطور عمده میخرد، کسی که پیشه اش مالداری و باغداری و فروش محصول باغ و باغتره است، دارو فروش دوافروش، اسب فروش، آنکه چیزی را نگاه دارد تا بقیمت گرانتر بفروشدگرانفروش، تاجر معدن، متصدی چاپارخانه صاحب برید، سردار قشون سالار، گمرکچی، موکل اخذ مالیات از بارها و بنه ها، ذخیره، انبار، ثابت مقرر، جامد سخت، اصلی اصیل، باهوش دانا
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه پا دارد: مقابل بی پا، برقرار باقی جایگیر متمکن ثابت، معتبر با اعتبار با آبرو، توانگر ثروتمند، باوفا وفادار پایدار در دوستی، چوبدستی چماق عمود، اسب جلد و چابک، روز بیستم از ماههای ملکی
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته جاندار نگهبان سربازی که مامورحفاظت فرمانده قشون حاکم و جز آنانست نگهبان، جمع جنادره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندار
تصویر اندار
از حساب و شمارش کم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پردار
تصویر پردار
دارنده پرصاحب پر دارای پر مقابل بی پر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پندام
تصویر پندام
آماس ورم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پادار
تصویر پادار
برقرار، ثابت، پابرجا، پاینده، باقی
پادار شدن: کنایه از پابرجا شدن، استوار شدن
پادار کردن: کنایه از برقرار کردن، پابرجا کردن، در علم حسابداری تامین اعتبار برای هزینه ای
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بندار
تصویر بندار
دارای باغ و ملک بسیار، بنه دار، مال دار، مایه دار، سرمایه دار، کسی که مالیات یک ناحیه را جمع آوری می کرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بندار
تصویر بندار
((بُ))
مالدار، مایه دار، کیسه دار، خانه دار، دوا فروش، ری شه دار، نام طبقه ای از طبقات عالی اجتماعی در قدیم که لباس مخصوص به خود را داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پندام
تصویر پندام
((پَ))
آماس، ورم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جندار
تصویر جندار
((جِ))
سربازی که مأمور حفاظت فرمانده قشون حاکم و جزو آنان است، نگهبان، جمع جنادره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پندام
تصویر پندام
ورم، آماس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ندار
تصویر ندار
فقیر، بی بضاعت، بینوا، تهیدست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ندار
تصویر ندار
((نَ))
فقیر، تهی دست، صمیمی، یگانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پندارین
تصویر پندارین
موهوم، فرضی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پندارگاه
تصویر پندارگاه
مخیله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پنداریده
تصویر پنداریده
پنداشته، گمان کرده
فرهنگ لغت هوشیار
خیال بستن، خیال کردن، گمان بردن تصور کردن، ظن بردن توهم کردن، زعم حسبان، تصور باطل نمودن، حدس باطل زدن، گمان نادرست کردن، شمردن، بحساب آوردن، فرض کردن، انگاشتن گرفتن، تقدیر، عجب و تکبر نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پندارنده
تصویر پندارنده
اسم پنداشتن، گمان برنده خیال کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پندارندگی
تصویر پندارندگی
حالت و چگونگی پندارنده
فرهنگ لغت هوشیار