جدول جو
جدول جو

معنی پرنده - جستجوی لغت در جدول جو

پرنده
پرواز کننده، هر جانوری که در هوا پرواز کند، هر جانوری از خانوادۀ پرندگان
تصویری از پرنده
تصویر پرنده
فرهنگ فارسی عمید
پرنده
اسم پریدن، هر جانوری که می پرد مرغ طیر طایر، جمع پرندگان مقابل چرنده. نام یک فردازرده پرندگان نام عام فردی از حیوانات ذی فقاری که به رده پرندگان تعلق دارد، که پرواز کند که بپرد پرواز کننده طایر: (ما چیزها را دروهم توانیم آورد که بحس نیافته باشیم چون مردم پرنده) (بابا افضل) یا پرنده پر نمیزند. خیلی خلوت و آرام بود. یا پرنده چراغ. پروانه. فراشه. یا (هواپیمایی) پرسنل پرنده. کسانی که در نیروی هوایی با هواپیما پرواز میکنند و رانندگی آنرا بعهده دارند. یا پرنده آتشین. یکی از انواع اختر. یا ماهی پرنده
فرهنگ لغت هوشیار
پرنده
((پَ رَ دِ))
هر جانوری که می پرد، مرغ، طیر، جمع پرندگان
تصویری از پرنده
تصویر پرنده
فرهنگ فارسی معین
پرنده
طایر، طیر، مرغ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پرنده
اگر پرنده ای داشتید که پرید و شما هم به دنبالش رفتید مجذوب می شوید یا به سفر می روید و اگر این پرنده رفت و باز نگشت به نوشته مجلسی زیان می بینید و محتمل خسارت می شوید.
اگر ببینی جوجه های پرنده بانگ و فریاد می کند، تعبیرش این است که ماتم و مصیبت بوجود می آید.
تعبیر خواب پرنده نمایانگر اهداف، آرزوها و امیدهای فرد بیننده خواب است. آرزوهایی که نیازمند رهایی از قید و بند هستند به صورت پرنده در خواب مشاهده می شوند. دیدن پرنده در خواب سمبل رهایی از قید و بندهای فرد بیننده خواب است. در تعبیر خواب اسلامی تفسیر خواب پرندگان بر اساس نوع گوشت (حلال و حرام) تعبیر می گردند.
اگر بیند پرنده داشت و از دست او بپرید و دیگر بار به دست او آمد، دلیل که حاجت او روا شود. اگر بیند پرید، دلیل که بعضی از مال او برود.
تخیل، شهود، ذهن، رهایی از قید و بندها، افکار یا امیدها و آرزوهای پنهان، اشتیاق برای رفتن به فراسوی محدودیت ها و مرزها، آگاهی گسترش یافته در رویا به صورت پرنده بزرگی که توان پرواز در ارتفاع بالا را دارد نشان داده می شود، زیرا آگاهی و هشیاری گسترده مانند منظره وسیع تر از بالا به زمین است. البته نزدیک شدن بدین حالت ممکن است ترسناک یا حتی دردناک باشد، گسترش دیدگاه های ما، پلی میان جهانی که در آن زندگی می کنیم و با حواس پنج گانه آن را درک می کنیم و دنیای عمیق تر شهود، بصیرت و شور ناخودآگاه مصادیق دیگر دیدن پرندگان در رویا هستند.
دیدن پرنده در خواب، نمادی از اهداف، آرمان ها و امید هاست. خواب دیدن پرنده ای که صدا می کند و یا پرواز می کند، بیانگر لذت، هارمونی، وجد، تعادل و عشق است. بیانگر نگاهی روشن به زندگی است. شما یک آزادی روحانی و روانشناسی را تجربه می کنید. مثل این است که باری از شانه هاتان برداشته شده است. خواب دیدن پرنده ی مرده یا پرنده ای که دارد جان می دهد، بیانگر ناامیدی است. شما نگران مسائلی هستید که در ذهنتان می گذرد. خواب دیدن پرنده هایی که حمله می کنند به این معنی است که شما به چند جهت کشیده می شوید (تحت فشارید نمی توانید تصمیم بگیرید) شما تضادی با روحیاتتان را تجربه می کنید. اگر پرنده ها تلاش کنند که وارد خانه شوند، بیانگر این است که مسیر مطلوبتان را در زندگی پیش نگرفته اید. دیگران در زندگی تان دخالت می کنند و در مسیر زندگی تان سرک می کشند. دیدن تخم پرنده در خواب، نماد پول است دیدن جوجه از تخم بیرون زدن در خواب، نمادی از موفقیتی است که تاخیر دارد دیدن لانه پرنده در خواب، نمادی از استقلال، پناه و امنیت است. شما نیاز به چیزی یا جایی امن دارید که به آن برگردید. تعبیر دیگر این است که ممکن است بیانگر تلاشی موفق، فرصت های جدید و شانس باشد. ددیدن لانه پرنده در خواب، نمادی از فصل بهار است. زمان یک شروع تازه یا جدید است. تعبیر دیگر این است که لانه پرنده در خواب ممکن است قیاسی از خانه خودتان و ملجا روحانی شما باشد. خواب به شما می گوید که با بخش روحانی خود هماهنگ تر باشید و روی گسترش و توسعه ی آن کار کنید. خواب دیدن اینکه نوک پرنده در گردنتان گیر کرده است بیانگر این است که شما خیلی غیبت کرده اید (مورد غیبت واقع شده اید) دیدن قفس پرنده در خواب، بیانگر از دست دادن آزادی است. شما حس می کنید که گیر کرده اید و قادر نیستید که خودتان را به طور کامل ابراز کنید.
پرندگان حلال گوشت بهتر از پرندگانی هستند که گوشتشان در مذهب ما حرام شده و پرنده زنده بهتر از پرنده مذبوح است و به همین نحو پرنده خوش نقش بهتر است از پرندگان یک رنگ یا پرندگانی که رنگ نامطلوب و غیر طبیعی دارند. اگر در خواب دیدید که پرنده ای دارید به مراد دل خود می رسید بخصوص اگر پرنده خوش رنگ و خوش آواز باشد. این گویای رسیدن به نهایت مراد است و مبارک خوابی است.
اگر ببینی به هوا پریدی و پرنده ای را گرفته ای، زن خود را رها می کنی و زن دیگری می گیری. اگر ببینی پرنده ای داری و از دست تو پریده، ولی دوباره روی دست تو نشست، حاجت و خواسته تو برآورده می شود، ولی اگر ببینی پرید و بازگشت نکرد، قسمتی از مال و اموالت را از دست می دهی.
پرنده: ملاقاتی خوشایند پرنده در حال پرواز: خبرهای خوش بدام انداختن پرنده: غم و غصه تخم پرندگان: ارث
دیدن پرندگان در خواب، نشانه ی موفقیت در انجام کارها است. اگر پرنده ای را ببینید که بر روی تخم خود نشسته، به این معنا است که به اهدافتان می رسید.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرندک
تصویر پرندک
(دخترانه)
پشته، کوه کوچک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پزنده
تصویر پزنده
کسی که چیزی را می پزد، آنکه غذا می پزد
آشپز، آنکه کارش پختن خوراک است، طبّاخ، طابخ، باورچی، خوٰالیگر، مطبخی، خورشگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پریده
تصویر پریده
پروازکرده، به هوارفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جرنده
تصویر جرنده
غضروف، نوعی بافت قابل انعطاف، متراکم و شفاف که در قسمت هایی از بدن مانند بینی و گوش وجود دارد، کر کرانک، کرکرک، چرند و
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرنده
تصویر خرنده
کسی که چیزی از دیگری می خرد، خریدار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرسنده
تصویر پرسنده
پرسش کننده، سؤال کننده، خبر گیرنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپرنده
تصویر سپرنده
کسی که چیزی به کس دیگر بسپارد، تسلیم کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپرنده
تصویر سپرنده
طی کنندۀ راه، رونده، پایمال کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرنده
تصویر غرنده
ویژگی آنچه یا آنکه بانگ مهیب برآورد، برای مثال به بزم اندرون ابر بخشنده بود / به رزم اندرون شیر غرنده بود (ابوالمؤید - شاعران بی دیوان - ۵۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برنده
تصویر برنده
کسی که چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد، کسی که در قمار یا مسابقه پیروز شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرنده
تصویر چرنده
حیوان علف خواری که چرا می کند، چرا کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرندخ
تصویر پرندخ
تیماج سختیان ساغری سوخته کیمخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرنده
تصویر شرنده
لخت لخت و پاره پاره، ژولیده
فرهنگ لغت هوشیار
آشپز خوراک پز دیگ پز خوالیگر طباخ، آنچه بر زخم و جراحت نهند برای پختن ماده زخم مرهم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پژرنده
تصویر پژرنده
اسم پژردن، آنکه پرستاری کند
فرهنگ لغت هوشیار
پذیرفته مقبول، خوب نیکو، نوعی از کباب و آن قرصهای قیمه باشد که در روغن بریان کنند و گاهی بی روغن بریان کنند
فرهنگ لغت هوشیار
پارچه ای که قماش یا چیز دیگر در آن پیچند، یا نوشته ها و اسناد را، جمع آوری و هر کدام را به یک موضوع داخل پوشه گذارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریده
تصویر پریده
پرواز کرده، تبخیرشده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرندک
تصویر پرندک
پشته و کوه کوچک که در میان دشت باشد، (اسم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرسنده
تصویر پرسنده
سئوال کننده، مستفهم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرخنده
تصویر پرخنده
سخت خندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرنده
تصویر خرنده
آنکه چیز ها را خرد خریدار مشتری، جمع خرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرنده
تصویر جرنده
عضروف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرنده
تصویر آرنده
آورنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درنده
تصویر درنده
پاره کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برنده
تصویر برنده
قطع کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرانده
تصویر پرانده
پراندوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پسنده
تصویر پسنده
سلیقه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پکنده
تصویر پکنده
منفجره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درنده
تصویر درنده
وحشی
فرهنگ واژه فارسی سره