- پرناک (دخترانه)
- جوان، برنا
معنی پرناک - جستجوی لغت در جدول جو
- پرناک
- که پر بسیار دارد پرپر: (غداف کرکس پرناک) (منتهی الارب)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جوان شاب مقابل پیر، ظریف خوب نیک
ترسان اندیشمند
پرزدار
پشته و کوه کوچک که در میان دشت باشد، (اسم)
فاسد و خراب
پر آتش
فرناس، غافل، نادان، خواب آلود
جوان، آنکه یا آنچه به حد میانۀ عمر طبیعی خود رسیده باشد، برنا، کم تجربه، مساعد و موافق مثلاً بخت جوان
تپه، پشته، تل
پرزدار، پرزگن
پرکرشمه، پرنخوت