جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پرنا

پرنا

پرنا
دیبای منقش لطیف و نازک را گویند. (برهان). دیبای منقش در غایت لطافت و نزاکت. پرنو. پرنون. پرنیا. (رشیدی). پرنیان. نوعی از دیبای منقش بود که در غایت لطافت و نزاکت باشد. (جهانگیری). ظاهراً صاحب فرهنگ جهانگیری الف زائد کلمه پرن را در شعر منوچهری و ادیب صابر جزء کلمه شمرده و از این طریق کلمه مستقل پدید آورده و ضبط کرده است و آن الف، الف اطلاق است. و صاحب فرهنگ رشیدی و برهان قاطع نیز از او پیروی کرده اند
لغت نامه دهخدا

پرنا

پرنا
چوبی سراسری در خانه های گالی پوش که برای نگه داری پوشش روی.، سال های گذشته، پریروزها
فرهنگ گویش مازندرانی

درنا

درنا
پرنده ای بزرگ و وحشی با پاهای بلند و گردن دراز شبیه لک لک که به صورت گروهی پرواز می کند، نام یکی از صورتهای فلکی
درنا
فرهنگ نامهای ایرانی