معنی پرناس - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پرناس
فرناس
- فرناس
- نیم خواب، خواب آلود، نام پسر فرناباذ یکی از درباریان اردشیر دراز دست پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
ترناس
- ترناس
- صدائی را گویند که هنگام تیر انداختن از چله کمان بیرون آید
فرهنگ لغت هوشیار