سیگنال های الکتریکی که وارد سیگنال های مخابراتی می شوند و باعث اختلال در آن ها می گردند، در علم زیست شناسی موجود زنده که در خارج یا داخل بدن جاندار دیگر زندگی کند و غذای خود را از بدن او بگیرد، انگل، کنایه از کسی که به هزینۀ دیگران زندگی کند، مفت خور، طفیلی
سیگنال های الکتریکی که وارد سیگنال های مخابراتی می شوند و باعث اختلال در آن ها می گردند، در علم زیست شناسی موجود زنده که در خارج یا داخل بدن جاندار دیگر زندگی کند و غذای خود را از بدن او بگیرد، انگل، کنایه از کسی که به هزینۀ دیگران زندگی کند، مفت خور، طفیلی
دارای سراشیبی، سرنگون، مقابل سربالا، رو به پایین سرازیر شدن: در سراشیبی رفتن، رو به پایین رفتن، سرنگون شدن سرازیر کردن: جاری کردن، سرنگون کردن، واژگون ساختن
دارای سراشیبی، سرنگون، مقابلِ سربالا، رو به پایین سرازیر شدن: در سراشیبی رفتن، رو به پایین رفتن، سرنگون شدن سرازیر کردن: جاری کردن، سرنگون کردن، واژگون ساختن
گلوله ای از خمیر که به جهت پختن نان آماده کرده باشند چانه چونه، تکه اضافی که از گلوله خمیر میگیرند هنگامی که گلوله از اندازه بزرگترباشند، آرد خشکی که زیر گلوله خمیر پاشند، نان کوله رفته در تنور
گلوله ای از خمیر که به جهت پختن نان آماده کرده باشند چانه چونه، تکه اضافی که از گلوله خمیر میگیرند هنگامی که گلوله از اندازه بزرگترباشند، آرد خشکی که زیر گلوله خمیر پاشند، نان کوله رفته در تنور
گلوله ای از خمیر که به جهت پختن نان آماده کرده باشند، چانه، چونه، تکه اضافی که از گلوله خمیر می گیرند هنگامی که گلوله از اندازه بزرگتر باشد، آرد خشکی که زیر گلوله خمیر پاشند، نان کوله رفته در تنور
گلوله ای از خمیر که به جهت پختن نان آماده کرده باشند، چانه، چونه، تکه اضافی که از گلوله خمیر می گیرند هنگامی که گلوله از اندازه بزرگتر باشد، آرد خشکی که زیر گلوله خمیر پاشند، نان کوله رفته در تنور