جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پرامید

پرامید

پرامید
که امید بسیار دارد. امیدوار:
چو بیدار گشتم شدم پرامید
از آن تاج رخشان و باز سپید.
فردوسی.
بپوشید پس جامۀ نو سپید
نیایش کنان رفت و دل پرامید.
فردوسی.
هشیوار با جامهای سپید
لبی پر زخنده دلی پرامید.
فردوسی.
بیامد پرامید دل پهلوان
ز بهر پسر گوژ گشته نوان.
فردوسی.
چو لهراسب بنشست بر تخت عاج
بسر برنهاد آن دل افروز تاج...
چنین گفت کز داور داد پاک
پرامید باشید و با ترس و باک.
فردوسی.
طرف کرم ز کس نبست این دل پرامید من
گرچه سخن همی برد قصۀ من به هرطرف.
حافظ
لغت نامه دهخدا

پلامید

پلامید
جنسی خزندۀ افیدین پروتروگلیف از خانوادۀ ئیدروفی ایده. شامل مارهای دریائی زهردار که دم آنها از پهلو مسطح است و در اقیانوس هند و اقیانوس کبیر (نواحی حارّه) زیست میکنند
جنسی از ماهیان اکانتوپتر از خانوادۀ سکومبریده در دریاهای اروپا و اقیانوس هند
لغت نامه دهخدا

پیرامید

پیرامید
هرم،
از این کلمه بصورت جمع اهرام مصر مرادست، رجوع به اهرام شود
لغت نامه دهخدا