جدول جو
جدول جو

معنی پاکزاد - جستجوی لغت در جدول جو

پاکزاد
حلال زاده، از نسل پاک، از نژاد پاک، پاک گهر، پاک گوهر، پاک نژاد، مقابل ناپاک زاد، سند، بدنژاد:
من از تخمۀ ایرج پاکزاد
وی از تخمۀ تور جادونژاد،
دقیقی،
بزاری و سستی زبان برگشاد
چنین گفت کای خواهر پاکزاد،
فردوسی،
من اینک پس نامه بر سان باد
بیایم بنزد تو ای پاکزاد،
فردوسی،
بموبد چنین گفت کاین پاکزاد
نگه کن که تا از که دارد نژاد،
فردوسی،
زبان برگشاد آنگه آواز داد
فرامرز را گفت کای پاکزاد،
فردوسی،
تو تا باشی ای خسرو پاکزاد
مرنجان کسی را که دارد نژاد،
فردوسی،
زواره بنزدیک رستم چو باد
برفت و بگفت ای گوپاکزاد،
فردوسی،
برادرش چون ماه آن پاکزاد
براهیم بن صفر با فرّ و داد،
اسدی،
کرا کس ندانستی از بوم هند
که او پاکزاد است اگر نیز سند
... گذشتی ازو گر بدی پاکزاد
بدی در میانش ار بدی بد نژاد،
اسدی،
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد،
سعدی
لغت نامه دهخدا
پاکزاد
حلالزاده، پاکنژاد
تصویری از پاکزاد
تصویر پاکزاد
فرهنگ لغت هوشیار
پاکزاد
نجیب
تصویری از پاکزاد
تصویر پاکزاد
فرهنگ واژه فارسی سره
پاکزاد
اصیل، پاک گوهر، پاک گهر، پاک نژاد، پاک نسب، حلالزاده، شریف، نجیب، نژاده
متضاد: بدگهر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماهزاد
تصویر ماهزاد
(دخترانه)
زاده ماه، زاده ماه، زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پریزاد
تصویر پریزاد
(دخترانه)
زاده پری، زیبا، نام همسر داریوش دوم پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پافزار
تصویر پافزار
کفش، پا افزار، پاپوش، چارق، لخا، لکا، پایدان، پایزار، پااوزار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاکشان
تصویر پاکشان
در حال پا کشیدن بر زمین، ویژگی آنکه آهسته و به کندی قدم بردارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پایزار
تصویر پایزار
کفش، پوششی برای محافظت از پا، پایدان، لکا، پاافزار، لخا، پاپوش، پااوزار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاک زاد
تصویر خاک زاد
زاده شده از خاک، برای مثال نشاید بنی آدم خاک زاد / که در سر کند کبر و تندیّ و باد (سعدی - ۱۷۳)، کنایه از لقبی که گوینده برای اظهار فروتنی و تواضع به خود می دهد، خاکسار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاک داد
تصویر پاک داد
عادل، دادگر، برای مثال چنین گفت کز داور پاک داد / دل ما پر از ترس و امّید باد (فردوسی۴ - ۱۶۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاک زاد
تصویر پاک زاد
کسی که دارای اصل و نسب صحیح است، پاک زاده، پاک نژاد، حلال زاده، نجیب، اصیل
فرهنگ فارسی عمید
(پَ)
پریزاده. فرزند پری. پری نژاد
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
پاکزاد. حلال زاده. پاک نژاد. از نژاد پاک. ازنسل پاک. نجیب. اصیل. مقابل ناپاک زاده:
یکی آنکه ناپاک خون پدر
نریزد ز تن پاکزاده پسر.
فردوسی.
بگوهر مگر هم نژاده نیند
همان از پدر پاکزاده نیند.
فردوسی.
کسی کو ز فرزند او نام برد
چنین گفت کان پاکزاده بمرد.
فردوسی.
بدو گفت کای پاکزاده پسر
بمردی و دانش برآورده سر.
فردوسی.
بگفت آن که نعمان و منذر چه کرد
ز بهر من این پاکزاده دو مرد.
فردوسی.
همان پاکزاده نیاکان من
گزیده سرافراز و پاکان من.
فردوسی.
بفرمودشان بازگشتن بجای
چنان پاکزاده جهان کدخدای.
فردوسی.
چنین هفت سالش همی آزمود
بهر کار جز پاکزاده نبود.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
حلال زادگی. پاک نژادی:
اندر پلیدزادگی و پاکزادگی
تو چغز حوض گلخن و من شیم کوثرم.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
ناپاکزاده، حرام زاده، رجوع به ناپاکزاده شود
لغت نامه دهخدا
عادل:
چنین گفت کز داور پاکداد
دل ما پر از ترس و امید باد،
فردوسی،
که برگردد از رزم امروز شاد
که داند چنین جز تو ای پاکداد،
فردوسی
لغت نامه دهخدا
زاده پری فرزند پری پری نژاد، (استعاره) کودک زنی زیبا، (استعاره) فرزند زیبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهزاد
تصویر شاهزاد
فرزند شاه شاهپور شاپور شهزاده، جمع شاهزادگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناآزاد
تصویر ناآزاد
بنده برده، نجات نیافته، بداصل بد نژاد نانجیب، لئیم مقابل آزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ما زاد
تصویر ما زاد
بر احتیاج فزونی زیاده آنچه باقی ماند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاکرای
تصویر پاکرای
آنکه اندیشه ای پاک داردصاحب رای پاک پاکیزه رای دانا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جایزاد
تصویر جایزاد
موطن، میهن، مولد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایزار
تصویر پایزار
کفش و موزه و امثال آن پاپوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاکنام
تصویر پاکنام
خوش نام، نیک نام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پافزار
تصویر پافزار
پاافزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاک داد
تصویر پاک داد
عادل دادگستر
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه هر چه دارد بازد مقامری که هر چه دارد بازد پاکبازنده، کسی که در قمار دغلی نکند، عاشقی که بنظر پاک بمعشوق نگرد عاشقی که عشق او آمیخته با شهوت نباشد عاشق پاک نظر، زاهد مجرد تارک دنیا، کسی که بدون توقع و چشمداشت بخدا عشق میورزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاوزار
تصویر پاوزار
تخته ایست که جولاهگان پای برو نهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاکزاد
تصویر خاکزاد
آدم که از خاک آفریده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپاکزاد
تصویر ناپاکزاد
حرامزاده ولدالزنا: (همه خوارج مشتی نا پاکزاده منکران توحید و عدل خدا دشمنان مصطفی ومرتضی)، آنکه اصیل و نژاده نیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاکزادگی
تصویر پاکزادگی
پاک نژادی حلال زادگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاکزاده
تصویر پاکزاده
پاکزاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاکباز
تصویر پاکباز
وارسته، زاهد، عاشق صادق و پاک نظر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاکباز
تصویر پاکباز
عاشق
فرهنگ واژه فارسی سره