جدول جو
جدول جو

معنی پاکشان

پاکشان
در حال پا کشیدن بر زمین، ویژگی آنکه آهسته و به کندی قدم بردارد
تصویری از پاکشان
تصویر پاکشان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پاکشان

خاکشان

خاکشان
دهی است جزو دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین، واقع در 27 هزارگزی باختر آبیک و 15 هزارگزی راه عمومی، ناحیه ای است جلگه ای باهوای معتدل و دارای 300 تن سکنه، مذهبشان شیعه و زبانشان ترکی و فارسی است، این دهستان دارای دو رشته قنات است، محصولات آنجا غلات و چغندرقند و پنبه و جالیز و شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه آنجا مالرو و از طریق کوندج ابراهیم آباد میتوان ماشین برد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران استان مرکزی ج 1)
لغت نامه دهخدا

پاشان

پاشان
پاشیدن، پسوند متصل به واژه به معنای پاشنده مثلاً مشک پاشان
پاشان
فرهنگ فارسی عمید

پاشان

پاشان
در حال پاشیدن:
همی پای کوبنده بر فرش چین
ز سر مشک پاشان گل از آستین،
اسدی
لغت نامه دهخدا

پاشان

پاشان
قریه ای از هرات و از آنجاست ابوعبید احمد بن محمد بن ابی عبید مؤدّب هروی پاشانی و آنرا فاشان نیز گویند
لغت نامه دهخدا

پاکان

پاکان
میوه خوردنی شبیه به زیتون که درخت آنرا پاکانیه گویند و آن درختی بزرگ است از فصیلۀ ژوکلانداسه که در نقاط خنک و مرطوب مشرق اتازونی روید
لغت نامه دهخدا