جدول جو
جدول جو

معنی پالاوه - جستجوی لغت در جدول جو

پالاوه(وَ / وِ)
بدگوی، پالا. اسب جنیبت. (جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
پالاوه
بدگوی، اسب جنیبت پالا
تصویری از پالاوه
تصویر پالاوه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پالاون
تصویر پالاون
ظرف سوراخ سوراخ که چیزی در آن صاف کنند، صافی، آبکش، پالونه، پالایه، پالوانه، ترشی پالا، راوق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پالانه
تصویر پالانه
چهار دیواری سرپوشیده که بالای بام بر روی پلکان می سازند، خرپشته، رده ای از دیوار که با دو آجر سربه سر شبیه شیروانی بر روی دیوار می سازند که برف و باران روی دیوار نماند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پالایه
تصویر پالایه
ظرف سوراخ سوراخ که چیزی در آن صاف کنند، صافی، آبکش، پالونه، پالاون، پالوانه، ترشی پالا، راوق
فرهنگ فارسی عمید
رجوع به پالاد شود، در جهانگیری با واو ضبط کرده و آنرا بمعنی اسب جنیبت دانسته و این بیت را از شمس فخری شاهد آورده است:
شهنشهی که کشد بخت در مواکب او
چو نقره خنگ و سمند فلک دو صد پالاو،
و شواهد از گفته های شمس فخری سند صحت هیچ دعوی لغوی نیست چه او غالباً الفاظ را غلط خوانده و بغلط هم نظم کرده است و ظاهراً این کلمه مصحف پالاد است
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
در اصطلاح بنائی یک طبقه از خشت بر روی آجر تیغۀ سقف، مخارجه ای که بر بالای خانه سازند. (برهان) :
عمارات حاجی و پالانه هاش
همی برد و می کرد یکسر خراب.
سلمان ساوجی.
ستاوند. ستناوند. استوناوند
لغت نامه دهخدا
(وَ)
پالونه. مصفات. صافی راووق. آبکش. ترشی پالا. زازل. (جهانگیری). پالاوان. سماق پالا. اردن:
وصف دروغ نیز دروغ است از آنک
با نان رود طبیعت پالاونش.
ناصرخسرو.
افشره خون دل از چشم او
ریخته پالاون مژگان فرو.
ابوشعیب (ازفرهنگی خطی)
لغت نامه دهخدا
(وَ / وِ)
پاتابه. پاپیچ. پالیک. بادیج:
صوف ارچه شود کهنه دوزند کلاه از وی
دیبا چو شود کهنه پاتاوه نخواهد شد.
نظام قاری.
اگرچه هر دو سفیدند کاسر و سالو
از این کنند بدستار از آن به پاتاوه.
نظام قاری.
- پاتاوه باز کردن، القاء جران. القاء عصا. رحل اقامت افکندن
لغت نامه دهخدا
تصویری از بالقوه
تصویر بالقوه
بحالت قوت، دارای امکان حصول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالاور
تصویر بالاور
صاحب قامت بلند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاتاوی
تصویر پاتاوی
توسرخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالاده
تصویر بالاده
اسب جنیبت اسب کوتل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاشامه
تصویر پاشامه
پاجامه تنبان شلوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالواسه
تصویر پالواسه
غم اندوه تاسه خدوک. توضیح ظ. مصحف (تالواسه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالوازه
تصویر پالوازه
تاب که آویزند و زنان و کودکان بر آن نشینند و در هوا آیند و روند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالنده
تصویر پالنده
اسم پالیدن، صاف کننده تصفیه کننده
فرهنگ لغت هوشیار
پالودن تصفیه صافی کردن، توسعا وضع خط تصفیه (گناه و مانند آن)، آنچه بدان چیزی صافی کنند چون کفگیر حلواییان و مانند آن پالاوان پالاون پالونه، تراوش ترابش زهیدن زهش نتع، دفع کثافات بدن دفع فضول استفراغ ترشح، پارگینی که در فاضل آب حمام گرد آید گند آب حمام. یا پالایش نفت. تصفیه نفت. صافی کردن، تصفیه
فرهنگ لغت هوشیار
پاپیچ پالیک چارق، نواری که بساق پا پیچند مچ پیچ. یا پاتابه در جایی باز کردن، در جایی اقامت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
ظرفی باشد مانند کفگیر که چیزهادر آن صاف کنند ظرفی که طباخان و حلواییان برای صاف کردن روغن و شیره و جز آن بر سر دیگ نهند آبکش ماشو ماشوب ترشی پالا پالاوان صافی
فرهنگ لغت هوشیار
زیر جامه تنبان، شلوار پاشامه. توضیح پیژاما در انگلیسی از این کلمه ماخوذ است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاخاره
تصویر پاخاره
پاخار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بعلاوه
تصویر بعلاوه
باضافه علاوه برین. علاوه بر، اضافه بر، بعلاوه، باضافه، افزون بر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالاده
تصویر پالاده
اسب جنیبت اسب کوتل پالاد
فرهنگ لغت هوشیار
مخارجه ای که بر بالای خانه سازند ستاوند ستناوند استو ناوند، یک طبقه از خشت بر روی آجر تیغه سقف. خر پشته
فرهنگ لغت هوشیار
ظرفی باشد مانند کفگیر که چیزهادر آن صاف کنند ظرفی که طباخان و حلواییان برای صاف کردن روغن و شیره و جز آن بر سر دیگ نهند آبکش ماشو ماشوب ترشی پالا پالاوان صافی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالایه
تصویر پالایه
آنچه بدان چیزی را صافی کنند پالونه صافی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاتاوه
تصویر پاتاوه
پاتابه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالانه
تصویر پالانه
((نِ))
طبقه ای از خشت که روی آجر تیغه سقف رساند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پالاون
تصویر پالاون
((وَ))
صافی، آبکش، ظرف فلزی سوراخ سوراخ که با آن چیزها را صاف کنند، پالوانه، پالونه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بالقوه
تصویر بالقوه
نهفته، خفته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پالایش
تصویر پالایش
تصفیه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
آنوال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پالایه
تصویر پالایه
فیلتر، صافی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دالانه
تصویر دالانه
تونل
فرهنگ واژه فارسی سره