جدول جو
جدول جو

معنی پاتاوه

پاتاوه
(وَ / وِ)
پاتابه. پاپیچ. پالیک. بادیج:
صوف ارچه شود کهنه دوزند کلاه از وی
دیبا چو شود کهنه پاتاوه نخواهد شد.
نظام قاری.
اگرچه هر دو سفیدند کاسر و سالو
از این کنند بدستار از آن به پاتاوه.
نظام قاری.
- پاتاوه باز کردن، القاء جران. القاء عصا. رحل اقامت افکندن
لغت نامه دهخدا