پوشاک ضخیم آکنده از پشم یا کاه یا پوشال که بر پشت حیوانات بارکش می گذارند و بر روی آن بار می بندند یا سوار می شوند، برای مثال آن یکی خر داشت و پالانش نبود / یافت پالان گرگ خر را درربود (مولوی - ۳۶)
پوشاک ضخیم آکنده از پشم یا کاه یا پوشال که بر پشت حیوانات بارکش می گذارند و بر روی آن بار می بندند یا سوار می شوند، برای مِثال آن یکی خر داشت و پالانش نبود / یافت پالان گرگ خر را درربود (مولوی - ۳۶)
چیزی که زیر پا مالیده شده، لگدکوب شده، کنایه از پست و زبون شده پامال شدن: لگدکوب شدن، زیر پا له شدن، پی سپر شدن پامال کردن: لگدکوب کردن، زیر پا له کردن
چیزی که زیر پا مالیده شده، لگدکوب شده، کنایه از پست و زبون شده پامال شدن: لگدکوب شدن، زیر پا له شدن، پی سپر شدن پامال کردن: لگدکوب کردن، زیر پا له کردن
گودالی که جولاهان وقت بافتن، پای در آن آویزند، پاچامه: بلوح پای و بپاچال و قرقره بکره بنایژه بمکوک و بتاروپود ثیاب، خاقانی، ، گوی که استادان بقال و نانوا و آشپز در آن ایستند و چیزی فروشند، گودالی که شیر در آن گرد کنند فروختن را
گودالی که جولاهان وقت بافتن، پای در آن آویزند، پاچامه: بلوح پای و بپاچال و قرقره بکره بنایژه بمکوک و بتاروپود ثیاب، خاقانی، ، گوی که استادان بقال و نانوا و آشپز در آن ایستند و چیزی فروشند، گودالی که شیر در آن گرد کنند فروختن را
رجوع به پالاد شود، در جهانگیری با واو ضبط کرده و آنرا بمعنی اسب جنیبت دانسته و این بیت را از شمس فخری شاهد آورده است: شهنشهی که کشد بخت در مواکب او چو نقره خنگ و سمند فلک دو صد پالاو، و شواهد از گفته های شمس فخری سند صحت هیچ دعوی لغوی نیست چه او غالباً الفاظ را غلط خوانده و بغلط هم نظم کرده است و ظاهراً این کلمه مصحف پالاد است
رجوع به پالاد شود، در جهانگیری با واو ضبط کرده و آنرا بمعنی اسب جنیبت دانسته و این بیت را از شمس فخری شاهد آورده است: شهنشهی که کشد بخت در مواکب او چو نقره خنگ و سمند فلک دو صد پالاو، و شواهد از گفته های شمس فخری سند صحت هیچ دعوی لغوی نیست چه او غالباً الفاظ را غلط خوانده و بغلط هم نظم کرده است و ظاهراً این کلمه مصحف پالاد است
پیتر سیمون، طبیعی دان آلمانی، مولد برلین 1741م، 1153/ هجری قمری و وفات 1811م، 1225/ هجری قمری وی در اورال، دریای خزر، آلتائی و چین سیاحت و بسیاری اکتشافات علمی کرده و او را کتابهای چند است پسر اواندر و او بنابرقول ویرژیلیوس بدست تورنوس پادشاه قوم روتولی که در لاسیوم میزیستند کشته شد و انئاس انتقام وی بستد، (تمدن قدیم) یکی از نامهای می نرو الهۀ جنگ
پیتر سیمون، طبیعی دان آلمانی، مولد برلین 1741م، 1153/ هجری قمری و وفات 1811م، 1225/ هجری قمری وی در اورال، دریای خزر، آلتائی و چین سیاحت و بسیاری اکتشافات علمی کرده و او را کتابهای چند است پسر اِواندر و او بنابرقول ویرژیلیوس بدست تورنوس پادشاه قوم روتولی که در لاسیوم میزیستند کشته شد و اِنِئاس انتقام وی بستد، (تمدن قدیم) یکی از نامهای می نرو الهۀ جنگ
رودی به جنوب هندوستان که از خطۀ میسور از کوههای بالاکات سرچشمه گیرد و سپس بجنوب شرقی و بعد از آن به مشرق جاری شود و پس از پیمودن 370 هزارگز به خلیج بنگاله ریزد
رودی به جنوب هندوستان که از خطۀ میسور از کوههای بالاکات سرچشمه گیرد و سپس بجنوب شرقی و بعد از آن به مشرق جاری شود و پس از پیمودن 370 هزارگز به خلیج بنگاله ریزد
پایمال، بپای سپرده، از میان رفته، زبون، خوار، ذلیل، (شعوری)، پامال شدن و پایمال کردن، پایمال شدن و پایمال کردن، زیر پاشدن و زیر پا کردن، از میان رفتن و از میان بردن
پایمال، بپای سپرده، از میان رفته، زبون، خوار، ذلیل، (شعوری)، پامال شدن و پایمال کردن، پایمال شدن و پایمال کردن، زیر پاشدن و زیر پا کردن، از میان رفتن و از میان بردن
تیر ستبر که در پوشش خانه ها بکار برند چوب بزرگ و ضخیم که دو سر آنرا بر بالای دو دیوار ساختمان گذارند و سر تیره های سقف را روی آن قرار دهند حمال سرانداز شاه تیر بالا گر، ستون
تیر ستبر که در پوشش خانه ها بکار برند چوب بزرگ و ضخیم که دو سر آنرا بر بالای دو دیوار ساختمان گذارند و سر تیره های سقف را روی آن قرار دهند حمال سرانداز شاه تیر بالا گر، ستون