جدول جو
جدول جو

معنی پالار

پالار
تیر بزرگی که در سقف خانه به کار می رود
تصویری از پالار
تصویر پالار
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پالار

پالار

پالار
درخت و ستون بزرگ ستون استون پاغر شمع دیرک تیرک پادیر بالار. تیر کلفت که در پوشش خانه بکار میبرند
فرهنگ لغت هوشیار

پالار

پالار
شاه تیر سقف، تیر چوبی بزرگ و دراز و ستبری که در سقف به کار رفته، شاه تیر، بالار، پالاری، بالاگَر، حَمّال، سَراَنداز، اِفرَسب، فَرَسپ، داربام
پالار
فرهنگ فارسی عمید

پالار

پالار
رودی به جنوب هندوستان که از خطۀ میسور از کوههای بالاکات سرچشمه گیرد و سپس بجنوب شرقی و بعد از آن به مشرق جاری شود و پس از پیمودن 370 هزارگز به خلیج بنگاله ریزد
لغت نامه دهخدا

پالار

پالار
درخت و ستون بزرگ، (برهان)، پاغَر، ستون، اُستن، اُستون، شمع، تیرک، دیرک، حمّال، پادیر، پازیر، بالار
لغت نامه دهخدا

پادار

پادار
آنکه پا دارد: مقابل بی پا، برقرار باقی جایگیر متمکن ثابت، معتبر با اعتبار با آبرو، توانگر ثروتمند، باوفا وفادار پایدار در دوستی، چوبدستی چماق عمود، اسب جلد و چابک، روز بیستم از ماههای ملکی
فرهنگ لغت هوشیار

پاخار

پاخار
سنگی باشد که چرک پاراپاک کند سنگ پا قیشور، هر چیز که چرک پا را بسترد
فرهنگ لغت هوشیار