آنکه به راه راست می رود، کسی که از راه راست منحرف نمی شود، راست رونده، برای مثال سعدیا راست روان گوی سعادت بردند / راستی کن که به منزل نرود کج رفتار (سعدی۲ - ۶۴۷)
آنکه به راه راست می رود، کسی که از راه راست منحرف نمی شود، راست رونده، برای مِثال سعدیا راست روان گوی سعادت بردند / راستی کن که به منزل نرود کج رفتار (سعدی۲ - ۶۴۷)
الیویه، وکیل دعاوی فرانسوی از دوستان بوالو، او بشکرانۀ عضویت آکادمی فرانسه خطابه ای بدانجا ایراد کرد و خطابۀ او مورد توجه دیگر اعضاء شد و این رسم بعد از آن جاری گردید، مولد وی بسال 1604م، مطابق با 1031 هجری قمری به پاریس ووفات در سنۀ 1681 هجری قمری مطابق با 1092 هجری قمری
اُلیویه، وکیل دعاوی فرانسوی از دوستان بوالو، او بشکرانۀ عضویت آکادمی فرانسه خطابه ای بدانجا ایراد کرد و خطابۀ او مورد توجه دیگر اعضاء شد و این رسم بعد از آن جاری گردید، مولد وی بسال 1604م، مطابق با 1031 هجری قمری به پاریس ووفات در سنۀ 1681 هجری قمری مطابق با 1092 هجری قمری
لوئی. عالم کیمیاوی بزرگ فرانسه. مولد وی به دل بسال 1822م. / 1237 هجری قمری وفات در سنۀ 1895م. 1312/ هجری قمری وی پس از ختم تحصیلات خویش در پاریس به معلمی کلژ دوبزانسون منتخب شد (1840) و سه سال بعد به دارالمعلمین عالی راه یافت و سپس آگرژه در علوم طبیعی و دکتر در علوم (1847) و معلم مدرسه دیژون گردید و در 1852 در دانشکدۀاستراسبورگ به استادی علم شیمی نائل گشت و پس از چندی توقف در لیل او را به پاریس خواندند و به مدیریت تحقیقات علمی دارالمعلمین منصوب گردید (1857) و بعد عضو آکادمی علوم و از 1887 تا 1889 با حفظ سمت مزبورمنشی دائمی آکادمی بود و بعضویت آکادمی فرانسه و طب و چند مؤسسۀ علمی خارجی نیز انتخاب شد. در جنگ 1870 تمام عناوینی را که دولت آلمان به وی داده بود ازراه اعتراض بدان دولت بازفرستاد. در 1874 مجلس ملی راتبه ای به مبلغ 25000 فرانک در سال برای وی تصویب کرد و این اعتبار پس از فوت او قابل انتقال به زن و فرزندان او بود. در سال 1895م. در جشن ولادت این دانشمند در سوربن تظاهرات علمی عظیمی صورت گرفت. او در تخمیر و بیماریهای کرم ابریشم و عموم امراض ساریه و بالخاصّه مرض هاری (داءالکلب) نظریه های بدع آورد و در امر دفع عفونت و میکربها اکتشافات او اصول معالجات و مداوای امراض را که تا بدان روز متداول بود یکباره زیر و زبر کرد و پایۀ تداوی را بر اساس نو نهاد
لوئی. عالم کیمیاوی بزرگ فرانسه. مولد وی به دُل بسال 1822م. / 1237 هجری قمری وفات در سنۀ 1895م. 1312/ هجری قمری وی پس از ختم تحصیلات خویش در پاریس به معلمی کلژ دوبزانسون منتخب شد (1840) و سه سال بعد به دارالمعلمین عالی راه یافت و سپس آگرژه در علوم طبیعی و دکتر در علوم (1847) و معلم مدرسه دیژون گردید و در 1852 در دانشکدۀاستراسبورگ به استادی علم شیمی نائل گشت و پس از چندی توقف در لیل او را به پاریس خواندند و به مدیریت تحقیقات علمی دارالمعلمین منصوب گردید (1857) و بعد عضو آکادمی علوم و از 1887 تا 1889 با حفظ سمت مزبورمنشی دائمی آکادمی بود و بعضویت آکادمی فرانسه و طب و چند مؤسسۀ علمی خارجی نیز انتخاب شد. در جنگ 1870 تمام عناوینی را که دولت آلمان به وی داده بود ازراه اعتراض بدان دولت بازفرستاد. در 1874 مجلس ملی راتبه ای به مبلغ 25000 فرانک در سال برای وی تصویب کرد و این اعتبار پس از فوت او قابل انتقال به زن و فرزندان او بود. در سال 1895م. در جشن ولادت این دانشمند در سوربن تظاهرات علمی عظیمی صورت گرفت. او در تخمیر و بیماریهای کرم ابریشم و عموم امراض ساریه و بالخاصّه مرض هاری (داءالکلب) نظریه های بدع آورد و در امر دفع عفونت و میکرُبها اکتشافات او اصول معالجات و مداوای امراض را که تا بدان روز متداول بود یکباره زیر و زبر کرد و پایۀ تداوی را بر اساس نو نهاد
ستور. (زمخشری). چارپا. چاروا. (انجمن آرا). هر چهارپایه را گویند عموماً و اسب و استر را خصوصاً. (برهان) : تا چند ازین استور تن کو کاه و جو خواهد ز من. بر چرخ راه کهکشان از بهر او پرکاه شد. مولوی (کلیات شمس ج 2 ص 12)، قضائیست در سنجاق هرسک از ولایت بوسنه که بخشی از سکنۀ آن مسلمان و بقیه مسیحی هستند مؤلف مؤیدالفضلاء گوید: استور بالضم، یعنی دستور. کذا فی الغنیه. معنی آن صاحب دست و مسند و آنکه (در) جملۀ امور برو اعتماد کنند و نیز به معنی دستوری و حجت و اجازت - انتهی. و این صورت و معنی آن بر اساسی نیست، و دستور را استور خوانده اند
ستور. (زمخشری). چارپا. چاروا. (انجمن آرا). هر چهارپایه را گویند عموماً و اسب و استر را خصوصاً. (برهان) : تا چند ازین استور تن کو کاه و جو خواهد ز من. بر چرخ راه کهکشان از بهر او پرکاه شد. مولوی (کلیات شمس ج 2 ص 12)، قضائیست در سنجاق هرسک از ولایت بوسنه که بخشی از سکنۀ آن مسلمان و بقیه مسیحی هستند مؤلف مؤیدالفضلاء گوید: استور بالضم، یعنی دستور. کذا فی الغنیه. معنی آن صاحب دست و مسند و آنکه (در) جملۀ امور برو اعتماد کنند و نیز به معنی دستوری و حجت و اجازت - انتهی. و این صورت و معنی آن بر اساسی نیست، و دستور را استور خوانده اند
نام خانواده ای بسیار معروف از اشراف سوئد. برجسته ترین افراد این خاندان عبارتند از: 1- استن گوستافسن معروف به استن استور اوّل (1440-1503 میلادی). وی در سال 1464 میلادی به اسقف کتیل کارلسن داسا در راه غلبۀ بر کریستیان اول پادشاه دانمارک مساعدت بسیار کرد و با کمال مهارت روستائیان را بسربازی ترغیب کرد و از این رو شهرت یافت. در سنۀ 1470 وی یکی از پیشوایان ملی سوئد محسوب میشد و تا آنگاه اریک کارلسن داسا، کریستیان سلطان دانمارک را شکست داده و به اوج شهرت و اهمیت رسیده بود. بعد از گذشته شدن کارل کنت سن معروف به شارل هشتم استور را به نیابت سلطنت کشور سوئد انتخاب کردند. وی از تاریخ 1470 تا 1497 صفات برجسته و تدابیر مؤثرۀ یک مرد سیاسی را از خود بروز داد. در سال 1471 باز در جنگ برونکب یارگ بر کریستیان اول غالب آمده و موقع خود را در سوئد بیش از پیش مستحکم و استوار ساخت. در سنۀ 1483 به اعتراف و تصدیق سلطنت هانس مجبور شد و بزحمت خود را تا رسیدن وی (1497) بسوئد حفظ کرد و در همین اوقات پایۀ استقلال او در اثر جنگ با روسیه متزلزل شد ولی باز با الحاق الاند بسوئد وضع او بهبود یافت. پس از حوادث سنۀ 1500 و شکست هولناک هانس، استور را دوباره به نیابت سلطنت انتخاب کردند و او تا پایان زندگانی در این مقام ببود. وی پس از اخراج دانمارکی ها از سوئد قانون و نظامنامۀ پذیرفتن دهقانان و کارگران را بعضویت مجلس مبعوثان وضع کرد. مؤسس دانشگاه اوپسالا و موجد فن ّ چاپ در سوئد هم او بود. 2- استور (اسوانت نیلسن). در سال 1482 میلادی سمت سناتور داشت و یکی از اشراف و نجبائیست که با مخالفت خود با استن استور اول فتوحات سلطان هانس را در سوئد تسهیل کرد ولی باز بعدها با استن استور اول آشتی کرد و به نیابت و جانشینی وی نایل شد (21 ژانویۀ 1504). از نظر برجستگی شخصیت و نبوغ اسوانت استور محققاً از سلف خود کمتر نبود. متانت و قدرت استور اول در وی هم مشاهده میشد و او هم مانند سلف خویش در سنوات اخیر از زندگی بشدت علاقمند بوطن خود بود و از زیر بار سیادت دانمارک شانه خالی می کرد ولی در سنۀ 1512 ناگاه در کاخ وستراس درگذشت. 3- استور (استن) (1492- 1520 میلادی). وی بنام استن استور اصغر معروف شده و پسر اسوانت است. او بعد از پدر از طرف اکثریت طبقۀ دوم از اهالی (که خود در اقلیت بودند) به نیابت سلطنت انتخاب شدو این اقدام علی رغم رقیب اشرافی دیگر وی که موسوم به اریک تروله بود عملی گردید و از این رو آتش نفرتی غیرقابل انطفاء در بین دو خانواده روشن گشت. در سنۀ 1513 میلادی یعقوب اولفسن قسیس سالخوردۀ اپسالا بنفع گوستاف تروله پسر اریک استعفا داد و در نتیجه محفل روحانی سوئد اریک را برای مسند قسیسی برگزید و نایب السلطنه با توصیه نامه ای وی را نزد پاپ فرستاد مشروط بر اینکه احترامات فائقه بنیابت سلطنت را همیشه منظور و مرعی دارد ولی متأسفانه این دو جوان مستبد و پرمدعا (تروله 27 سال و استور فقط 23 سال داشت) که بالاترین اقتدار و تسلط دینی و دنیائی را در دست داشتند فقط بدامن زدن آتش فتنه و نزاع در بین دو خانواده پرداخته از راه فلاح و صلاح منحرف گشتند چنانکه تروله بعد از مراجعت از روم بمقام نیابت سلطنت لازمۀ احترام را قائل نشد و کار را از بی اعتنائی بدرجۀ تحقیر کشانیده و با کریستیان دوم پادشاه دانمارک عقد مودت و اتحاد بسته از او برای سرکوبی استور استمداد کرد. کریستیان هم با کمال شتاب بیاری قسیس بزرگ شتافت ولی استور خود را نباخت و باز کار را از پیش برد و وی را درقلعه ای واقع در جوار استاکه محاصره کرد و در همین اثنا نیروی امدادی دانمارکیها برای محافظت و یاری قسیس وارد شد (1516 میلادی) معالوصف استور نه تنها کریستیان دوم را نزدیک ودلا شکست داد بلکه شهر استاکه را باخاک یکسان و قسیس را در مناستر واقع در قرب وستراس محبوس ساخت و در این حال یک ریکسمته یعنی مجلس ملی در استکهلم منعقد گشت و همه متفق القول گفتند هرگز سوئد تروله را بعنوان یک قسیس نخواهد پذیرفت زیرا او بنای منازعه با نایب السلطنه را گذاشته و راه دشمنان را بوطن باز کرده است و در عین حال بجنگ دانمارک ادامه دادند. در یک روز بسیار گرم تابستانی سال 1518 م. کریستیان دوم با دسته های کشتی برابر استکهلم ظاهر شد و لشکریان او بساحل درآمدند لیکن کاری از پیش نبردند. استن استور مقابل برانکیرکا آنان را از پا درآورد. در این اثنا از طرف پاپ بمنظور میانجیگری بین دو کشور سفیری موسوم به آرسیم بولدوس بشهر آربوگا آمد ولی نتیجه نبخشید (دسامبر1518). در سال 1520 باز کریستیان با یک لشکر منظم بسوئد حمله کرد این بار سفیر نامۀ استور را هم از طرف پاپ آورده بود، دلاوران در جوار شهر بورگه روند و ساحل دریاچۀ آروندن صف آرائی کردند (19 ژانویه). در ابتدای کارزار استور هدف تیری واقع شد. گرچه روستائیان که در گرد وی بودند بجنگلها و کوههای نواحی تیودن متفرق شده نومیدانه حرکت مذبوحی میکردند لیکن این سودا سودی نداد، زخم نائب السلطنه مهلک بود سوار مرکب با عجله و شتاب فرار میکرد که شاید خود را باستکهلم برساند اما اجل مهلت ندادو روی یخهای دریاچۀ مالار جان به جان آفرین تسلیم کرد. درین هنگام دو روز مانده بود که 27 سالش تمام شود
نام خانواده ای بسیار معروف از اشراف سوئد. برجسته ترین افراد این خاندان عبارتند از: 1- استن گوستافسن معروف به استن استور اوّل (1440-1503 میلادی). وی در سال 1464 میلادی به اسقف کتیل کارلسن داسا در راه غلبۀ بر کریستیان اول پادشاه دانمارک مساعدت بسیار کرد و با کمال مهارت روستائیان را بسربازی ترغیب کرد و از این رو شهرت یافت. در سنۀ 1470 وی یکی از پیشوایان ملی سوئد محسوب میشد و تا آنگاه اریک کارلسن داسا، کریستیان سلطان دانمارک را شکست داده و به اوج شهرت و اهمیت رسیده بود. بعد از گذشته شدن کارل کنت سن معروف به شارل هشتم استور را به نیابت سلطنت کشور سوئد انتخاب کردند. وی از تاریخ 1470 تا 1497 صفات برجسته و تدابیر مؤثرۀ یک مرد سیاسی را از خود بروز داد. در سال 1471 باز در جنگ برونکب یارگ بر کریستیان اول غالب آمده و موقع خود را در سوئد بیش از پیش مستحکم و استوار ساخت. در سنۀ 1483 به اعتراف و تصدیق سلطنت هانس مجبور شد و بزحمت خود را تا رسیدن وی (1497) بسوئد حفظ کرد و در همین اوقات پایۀ استقلال او در اثر جنگ با روسیه متزلزل شد ولی باز با الحاق اُلاند بسوئد وضع او بهبود یافت. پس از حوادث سنۀ 1500 و شکست هولناک هانس، استور را دوباره به نیابت سلطنت انتخاب کردند و او تا پایان زندگانی در این مقام ببود. وی پس از اخراج دانمارکی ها از سوئد قانون و نظامنامۀ پذیرفتن دهقانان و کارگران را بعضویت مجلس مبعوثان وضع کرد. مؤسس دانشگاه اوپسالا و موجد فن ّ چاپ در سوئد هم او بود. 2- استور (اسوانت نیلسن). در سال 1482 میلادی سمت سناتور داشت و یکی از اشراف و نجبائیست که با مخالفت خود با استن استور اول فتوحات سلطان هانس را در سوئد تسهیل کرد ولی باز بعدها با استن استور اول آشتی کرد و به نیابت و جانشینی وی نایل شد (21 ژانویۀ 1504). از نظر برجستگی شخصیت و نبوغ اسوانت استور محققاً از سلف خود کمتر نبود. متانت و قدرت استور اول در وی هم مشاهده میشد و او هم مانند سلف خویش در سنوات اخیر از زندگی بشدت علاقمند بوطن خود بود و از زیر بار سیادت دانمارک شانه خالی می کرد ولی در سنۀ 1512 ناگاه در کاخ وستراس درگذشت. 3- استور (استن) (1492- 1520 میلادی). وی بنام استن استور اصغر معروف شده و پسر اسوانت است. او بعد از پدر از طرف اکثریت طبقۀ دوم از اهالی (که خود در اقلیت بودند) به نیابت سلطنت انتخاب شدو این اقدام علی رغم رقیب اشرافی دیگر وی که موسوم به اریک تروله بود عملی گردید و از این رو آتش نفرتی غیرقابل انطفاء در بین دو خانواده روشن گشت. در سنۀ 1513 میلادی یعقوب اولفسن قسیس سالخوردۀ اپسالا بنفع گوستاف تروله پسر اریک استعفا داد و در نتیجه محفل روحانی سوئد اریک را برای مسند قسیسی برگزید و نایب السلطنه با توصیه نامه ای وی را نزد پاپ فرستاد مشروط بر اینکه احترامات فائقه بنیابت سلطنت را همیشه منظور و مرعی دارد ولی متأسفانه این دو جوان مستبد و پرمدعا (تروله 27 سال و استور فقط 23 سال داشت) که بالاترین اقتدار و تسلط دینی و دنیائی را در دست داشتند فقط بدامن زدن آتش فتنه و نزاع در بین دو خانواده پرداخته از راه فلاح و صلاح منحرف گشتند چنانکه تروله بعد از مراجعت از روم بمقام نیابت سلطنت لازمۀ احترام را قائل نشد و کار را از بی اعتنائی بدرجۀ تحقیر کشانیده و با کریستیان دوم پادشاه دانمارک عقد مودت و اتحاد بسته از او برای سرکوبی استور استمداد کرد. کریستیان هم با کمال شتاب بیاری قسیس بزرگ شتافت ولی استور خود را نباخت و باز کار را از پیش برد و وی را درقلعه ای واقع در جوار استاکه محاصره کرد و در همین اثنا نیروی امدادی دانمارکیها برای محافظت و یاری قسیس وارد شد (1516 میلادی) معالوصف استور نه تنها کریستیان دوم را نزدیک ودلا شکست داد بلکه شهر استاکه را باخاک یکسان و قسیس را در مناستر واقع در قرب وستراس محبوس ساخت و در این حال یک ریکسمته یعنی مجلس ملی در استکهلم منعقد گشت و همه متفق القول گفتند هرگز سوئد تروله را بعنوان یک قسیس نخواهد پذیرفت زیرا او بنای منازعه با نایب السلطنه را گذاشته و راه دشمنان را بوطن باز کرده است و در عین حال بجنگ دانمارک ادامه دادند. در یک روز بسیار گرم تابستانی سال 1518 م. کریستیان دوم با دسته های کشتی برابر استکهلم ظاهر شد و لشکریان او بساحل درآمدند لیکن کاری از پیش نبردند. استن استور مقابل برانکیرکا آنان را از پا درآورد. در این اثنا از طرف پاپ بمنظور میانجیگری بین دو کشور سفیری موسوم به آرسیم بولدوس بشهر آربوگا آمد ولی نتیجه نبخشید (دسامبر1518). در سال 1520 باز کریستیان با یک لشکر منظم بسوئد حمله کرد این بار سفیر نامۀ استور را هم از طرف پاپ آورده بود، دلاوران در جوار شهر بورگه روند و ساحل دریاچۀ آروندن صف آرائی کردند (19 ژانویه). در ابتدای کارزار استور هدف تیری واقع شد. گرچه روستائیان که در گرد وی بودند بجنگلها و کوههای نواحی تیودن متفرق شده نومیدانه حرکت مذبوحی میکردند لیکن این سودا سودی نداد، زخم نائب السلطنه مهلک بود سوار مرکب با عجله و شتاب فرار میکرد که شاید خود را باستکهلم برساند اما اجل مهلت ندادو روی یخهای دریاچۀ مالار جان به جان آفرین تسلیم کرد. درین هنگام دو روز مانده بود که 27 سالش تمام شود
مقابل کجرو. (آنندراج) (ارمغان آصفی). راست رونده. مستقیم حرکت کننده. بی انحراف و کجی رونده. که بخط مستقیم طی طریق کند. که از استقامت نگردد: پیش بین چون کرکس و جولان کننده چون عقاب راهوار ایدون چو کبک و راسترو همچون پلنگ. منوچهری. چو میکردم این داستان را بسیج سخن راسترو بود و ره پیچ پیچ. نظامی. اعتدال هوای نوروزی راسترو شد بعالم افروزی. نظامی. نه پایی چو بینندگان راسترو نه گوشی چو مرد نصیحت شنو. سعدی. سعدیا راستروان گوی سعادت بردند راستی کن که بمنزل نرسد کج رفتار. سعدی
مقابل کجرو. (آنندراج) (ارمغان آصفی). راست رونده. مستقیم حرکت کننده. بی انحراف و کجی رونده. که بخط مستقیم طی طریق کند. که از استقامت نگردد: پیش بین چون کرکس و جولان کننده چون عقاب راهوار ایدون چو کبک و راسترو همچون پلنگ. منوچهری. چو میکردم این داستان را بسیج سخن راسترو بود و ره پیچ پیچ. نظامی. اعتدال هوای نوروزی راسترو شد بعالم افروزی. نظامی. نه پایی چو بینندگان راسترو نه گوشی چو مرد نصیحت شنو. سعدی. سعدیا راستروان گوی سعادت بردند راستی کن که بمنزل نرسد کج رفتار. سعدی
دوشس دو... ماری - آن دومایی - نل، یکی از سوگلیهای لویی پانزدهم. در سال 1717 میلادی در پاریس تولد یافت وبسال 1744 میلادی درگذشت. زنی بود بلندپرواز و باپشتکار. در فاصله سالهای 1742 و 1744 از نفوذ فراوانی برخوردار بود. به تشویق دوک دو ریشلیو شاه را زمانی چند از تن آسانی و کرخی بدر آورده وادار ساخت که در رأس سپاهیانش بحرکت درآید
دوشس دو... ماری - آن دومایی - نل، یکی از سوگلیهای لویی پانزدهم. در سال 1717 میلادی در پاریس تولد یافت وبسال 1744 میلادی درگذشت. زنی بود بلندپرواز و باپشتکار. در فاصله سالهای 1742 و 1744 از نفوذ فراوانی برخوردار بود. به تشویق دوک دو ریشلیو شاه را زمانی چند از تن آسانی و کرخی بدر آورده وادار ساخت که در رأس سپاهیانش بحرکت درآید
مرکز دپارتمان اندر واقع در کنار رود اندر دارای 36400 تن جمعیت. ساکنان آن را به زبان فرانسوی شاتوروسن یا شاتلروسن خوانند. در 252 هزارگزی جنوب باختری شهر پاریس قرار دارد. دارای جنگلهای وسیع و مرکز راه آهن و صنایع نساجی، دخانیات، ماشینهای کشاورزی و آبجوسازی میباشد
مرکز دپارتمان اندر واقع در کنار رود اندر دارای 36400 تن جمعیت. ساکنان آن را به زبان فرانسوی شاتوروسن یا شاتلروسن خوانند. در 252 هزارگزی جنوب باختری شهر پاریس قرار دارد. دارای جنگلهای وسیع و مرکز راه آهن و صنایع نساجی، دخانیات، ماشینهای کشاورزی و آبجوسازی میباشد
کلود - امانوئل پاستره، سائس و محقق فرانسوی. عضو شورای عالی و وزیر دادگستری فرانسه. مولد بسال 1756م. 1169/ هجری قمری در مارسی و وفات در سنۀ 1840م. 1255/ ه. ق
کلود - امانوئل پاستره، سائس و محقق فرانسوی. عضو شورای عالی و وزیر دادگستری فرانسه. مولد بسال 1756م. 1169/ هجری قمری در مارسی و وفات در سنۀ 1840م. 1255/ هَ. ق
ویلهلم. یکی از اخترشناسان و حکمای ریاضی روسیه، مولد 1793 در آلتونه و وفات 1864 میلادی وی رئیس هیأتی از دانشمندان بود که تنظیم نقشۀ مکمّل روسیه را بعهده داشتند. او چند رصدخانه در این کشور تأسیس و تحقیقات بسیار در هیأت و جغرافیا منتشر کرده است، نیکبخت شمردن. (منتهی الارب) (زوزنی). سعید شمردن، مبارک و میمون دانستن کسی را. (منتهی الارب) ، یاری خواستن. (زوزنی) (غیاث) (منتهی الارب). - استسعاد کردن به، تیمن کردن به
ویلهلم. یکی از اخترشناسان و حکمای ریاضی روسیه، مولد 1793 در آلتونه و وفات 1864 میلادی وی رئیس هیأتی از دانشمندان بود که تنظیم نقشۀ مکمّل روسیه را بعهده داشتند. او چند رصدخانه در این کشور تأسیس و تحقیقات بسیار در هیأت و جغرافیا منتشر کرده است، نیکبخت شمردن. (منتهی الارب) (زوزنی). سعید شمردن، مبارک و میمون دانستن کسی را. (منتهی الارب) ، یاری خواستن. (زوزنی) (غیاث) (منتهی الارب). - استسعاد کردن به، تیمن کردن به
ژاک شارل فرانسوا (1803- 1855 میلادی). یکی از حکمای ریاضی فرانسوی آلمانی الاصل. مولد او ژنو از کشور سویس (روز 29 سپتامبر 1803 میلادی). وی در آغاز کارسمت آموزگاری پسر مادام دواستال داشت و با کولادون که یکی از همشاگردیان او بود برای تحصیل معاش به پاریس رفت و در ادارۀ بولتن اونیورسل شغلی بدست آورد. در سال 1829 دستور مربوطبمعادلات جبری و پیدا کردن جذر را کشف کرد و آنرا بنام ’قانون استورم’ نامیدند و در نتیجۀ این کار بدرجۀ استادی ریاضیات در کلژ رولن نایل آمد. وی در سال 1836 بعضویت آکادمی علوم انتخاب شد و در سنۀ 1838 بسمت معاونت و در سال 1840بعنوان استادی دارالفنون منتخب گردید و سپس بجانشینی پواسن کرسی مکانیک دانشکدۀ علوم پاریس را احرازکرد. آثار او پس از مرگ وی در پاریس منتشر گردید
ژاک شارل فرانسوا (1803- 1855 میلادی). یکی از حکمای ریاضی فرانسوی آلمانی الاصل. مولد او ژنو از کشور سویس (روز 29 سپتامبر 1803 میلادی). وی در آغاز کارسمت آموزگاری پسر مادام دواستال داشت و با کولادون که یکی از همشاگردیان او بود برای تحصیل معاش به پاریس رفت و در ادارۀ بولتن اونیورسل شغلی بدست آورد. در سال 1829 دستور مربوطبمعادلات جبری و پیدا کردن جذر را کشف کرد و آنرا بنام ’قانون استورم’ نامیدند و در نتیجۀ این کار بدرجۀ استادی ریاضیات در کلژ رولن نایل آمد. وی در سال 1836 بعضویت آکادمی علوم انتخاب شد و در سنۀ 1838 بسمت معاونت و در سال 1840بعنوان استادی دارالفنون منتخب گردید و سپس بجانشینی پواسن کرسی مکانیک دانشکدۀ علوم پاریس را احرازکرد. آثار او پس از مرگ وی در پاریس منتشر گردید
درختچه ای از تیره پنیرکان جزو خانواده زیز فونیان برگهایش متناوب و گلهایش در انتهای شاخه های فرعی قرار گرفته و گل آذینش چتری ساده است میوه اش سته است. در حدود 50 گونه از این گیاه شناخته شده ک در نواحی گرم آفریقا و آسیا میرویندپوتوروغ. توضیح این گیاه در جنوب ایران (اطراف بندر عباس و چاه بهار بحالت وحشی وجود دارد)
درختچه ای از تیره پنیرکان جزو خانواده زیز فونیان برگهایش متناوب و گلهایش در انتهای شاخه های فرعی قرار گرفته و گل آذینش چتری ساده است میوه اش سته است. در حدود 50 گونه از این گیاه شناخته شده ک در نواحی گرم آفریقا و آسیا میرویندپوتوروغ. توضیح این گیاه در جنوب ایران (اطراف بندر عباس و چاه بهار بحالت وحشی وجود دارد)