جدول جو
جدول جو

معنی پادام - جستجوی لغت در جدول جو

پادام
پای دام، تله، دام، نوعی دام که از موی دم اسب درست کنند و در زمین بگسترانند تا پای پرندگان در آن گیر کند، مرغی که صیاد در کنار دام ببندد تا مرغان دیگر به هوای او در دام بیفتند، هر نوع حیله و نیرنگی که برای فریب دادن کسی به کار ببرند
تصویری از پادام
تصویر پادام
فرهنگ فارسی عمید
پادام
حلقه ای موئین که از موی دم اسب سازند و بر راه جانوران پرنده گذارند، دام، پایدام:
دل خلایق از آنست صید آب روان
که باد بر زبر آب می نهد پادام،
نزاری،
، پرنده ای که نزدیک دام بندند تا پرندگان دیگر به هوای او آیند و در دام افتند، ملواح، خرخشه، خروهه، خرخسه، (برهان)
لغت نامه دهخدا
پادام
دامی که از موی دم اسب درست میکنند و بر راه پرندگان مینهند تله دام، پرنده ای که نزدیک دام می بندند تا پرندگان دیگر بهوای او در دام افتند خروهه ملواح
فرهنگ لغت هوشیار
پادام
دامی که از موی دم اسب برای گرفتن پرندگان درست می کنند، پرنده ای که نزدیک دام می بندند تا پرندگان دیگر به هوای او در دام بیفتند، حیله، نیرنگ، پایدام
تصویری از پادام
تصویر پادام
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پادار
تصویر پادار
(پسرانه)
ثابت (نگارش کردی: پادار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
(پسرانه)
جزا، اجر کار خوب، مکافات نیکی (نگارش کردی: پاداش)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بادام
تصویر بادام
(دخترانه)
میوه ای کوچک و کشیده با دو پوسته یکی نرم و سبز و دیگری سخت و چوبی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پادار
تصویر پادار
برقرار، ثابت، پابرجا، پاینده، باقی
پادار شدن: کنایه از پابرجا شدن، استوار شدن
پادار کردن: کنایه از برقرار کردن، پابرجا کردن، در علم حسابداری تامین اعتبار برای هزینه ای
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پادرم
تصویر پادرم
تودۀ مردم، رعیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پندام
تصویر پندام
ورم، آماس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادام
تصویر بادام
میوه ای کوچک، کشیده و تقریباً بیضی شکل با دو نوع تلخ و شیرین که روغن آن مصرف دارویی دارد، گیاه درختی این میوه با برگ های باریک و گل های صورتی، کنایه از چشم معشوق
بادام کوهی: ارژن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
مزد، سزای عمل، خواه نیک خواه بد، سزا، جزا، برای مثال درستش شد که هرچ او کرد بد کرد / پدر پاداش او بر جای خود کرد (نظامی۲ - ۱۲۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مادام
تصویر مادام
دائم، پیوسته، مدام
خانم، بانو
مادام که: تا وقتی که، تا زمانی که
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
از نواحی جنوب چهارجوی واقع در جنوب غربی پسکی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پندام
تصویر پندام
آماس ورم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادام
تصویر مادام
تا وقتی که، تا زمانیکه بی بی، خانم، بانو، خاتون، بیگم، بانو
فرهنگ لغت هوشیار
درختی از تیره گل سرخیان که سر دسته بادامیها است. گلها و برگهایش شبیه گلها و برگهای درخت هلو است. گلها شامل 5 کاسبرگ و 5 گلبرگ و 25 تا 30 پرچم است، چشم محبوب: ئهانت پسته و چشمانت بادام، مقدار اندک اندازه کم: یک بادام نان. یا بادام زمینی. سعد سلطانی، پسته زمینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
جزا، مکافات، سزا، قرض، اجر، ثواب، اجرت، مزد، عوض
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه پا دارد: مقابل بی پا، برقرار باقی جایگیر متمکن ثابت، معتبر با اعتبار با آبرو، توانگر ثروتمند، باوفا وفادار پایدار در دوستی، چوبدستی چماق عمود، اسب جلد و چابک، روز بیستم از ماههای ملکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاداس
تصویر پاداس
آسی که باغ پا بکار اندازند مقابل دستاس
فرهنگ لغت هوشیار
تله دام پادام، دامگاه، حلقه ای از چرم که هر دو پای در آن کنند وبر درختهای بلند چون درخت خرما و مانند آن روند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پندام
تصویر پندام
((پَ))
آماس، ورم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مادام
تصویر مادام
خانم، بانو، در خطاب به بانوان شوهردار غیر مسلمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مادام
تصویر مادام
تا وقتی که، تا زمانی که
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پایدام
تصویر پایدام
دامی که از موی دم اسب برای گرفتن پرندگان درست می کنند، پرنده ای که نزدیک دام می بندند تا پرندگان دیگر به هوای او در دام بیفتند، حیله، نیرنگ، پادام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
جزا و کیفر چه خوب چه بد، مهر، کابین
فرهنگ فارسی معین
درخت یا درختچه ای از تیره گل سرخیان با میوه ای که تازه اش سبز و کرکدار است ولی به تدریج پوستش سخت می شود که مغز آن شیرین، خوراکی و روغن دار است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
جایزه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مادام
تصویر مادام
تا هنگامیکه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
Reward, Gratuity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
чаевые , награда
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
Trinkgeld, (DE) Belohnung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
чайові , нагорода
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
napiwek, (PL) nagroda
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پاداش
تصویر پاداش
小费 , 相同
دیکشنری فارسی به چینی