معنی پاداش - فرهنگ فارسی معین
معنی پاداش
- پاداش
- جزا و کیفر چه خوب چه بد، مهر، کابین
تصویر پاداش
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پاداش
پاداش
- پاداش
- مزد، سزای عمل، خواه نیک خواه بد، سزا، جزا، برای مِثال درستش شد که هرچ او کرد بد کرد / پدر پاداش او بر جای خود کرد (نظامی۲ - ۱۲۶)
فرهنگ فارسی عمید