دریاچه ای به ایتالیا نزدیک خلیج گائت که بوسیلۀ تنگه ای بدان متصل شود، این دریاچه دارای هفت هزار گز طول و سه هزار گز عرض است و ماهی بسیار دارد، خرابۀ لیترنوم و قبر سیپیون در کنار آن است
دریاچه ای به ایتالیا نزدیک خلیج گائت که بوسیلۀ تنگه ای بدان متصل شود، این دریاچه دارای هفت هزار گز طول و سه هزار گز عرض است و ماهی بسیار دارد، خرابۀ لیترنوم و قبر سیپیون در کنار آن است
قالب گود یا برجسته که در آن ماده ای ریخته شود تا به صورت چیزی که قالب گرفته اند درآید، در ریاضیات آرایۀ مستطیل شکل از کمیت های جبری یا اعداد که در داخل دو کروشه و به صورت ستون های منظم نوشته می شوند و به وسیلۀ آن عملیات ریاضی انجام می شود
قالب گود یا برجسته که در آن ماده ای ریخته شود تا به صورت چیزی که قالب گرفته اند درآید، در ریاضیات آرایۀ مستطیل شکل از کمیت های جبری یا اعداد که در داخل دو کروشه و به صورت ستون های منظم نوشته می شوند و به وسیلۀ آن عملیات ریاضی انجام می شود
استوار، پایدار، ثابت، برای مثال دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد / واندر آن دایره سرگشتۀ پابرجا بود (حافظ - ۴۱۴) پابرجا بودن: پایدار و استوار بودن پابرجا کردن: استوار ساختن، پایدار کردن
استوار، پایدار، ثابت، برای مِثال دل چو پرگار به هر سو دَوَرانی می کرد / واندر آن دایره سرگشتۀ پابرجا بود (حافظ - ۴۱۴) پابرجا بودن: پایدار و استوار بودن پابرجا کردن: استوار ساختن، پایدار کردن
به زبان یونانی قدیم بمعنی از پدری صاحب نام بوجود آمده است و این عنوان در مدائن یونان قدیم به افراد خانواده های مشهور که نسب ایشان بمهاجرین قدیم ایونیا میرسید اطلاق میشد
به زبان یونانی قدیم بمعنی از پدری صاحب نام بوجود آمده است و این عنوان در مدائن یونان قدیم به افراد خانواده های مشهور که نسب ایشان بمهاجرین قدیم ایونیا میرسید اطلاق میشد
نام شهری در مسیر اسکندر به مشرق، به روایت کنت کورث (کتاب 8 بند 2) اسکندر از بازریا به مرکند مراجعت کرد. (ایران باستان ج 2 ص 1730) ، شکافته به کاردو غیر آن: بریده دست خویش بر بر من فرود آورد، همه آن باز کرده راست گشت. (تاریخ سیستان)
نام شهری در مسیر اسکندر به مشرق، به روایت کنت کورث (کتاب 8 بند 2) اسکندر از بازریا به مَرَکند مراجعت کرد. (ایران باستان ج 2 ص 1730) ، شکافته به کاردو غیر آن: بریده دست خویش بر بر من فرود آورد، همه آن باز کرده راست گشت. (تاریخ سیستان)
سیرّا پاریما یکی از ارتفاعات بزرگ ناحیۀ کوهستانی امریکای جنوبی که هنوز کاملا مکشوف نیست و از آن رودهای ارنوک و ریوبرانکو سرچشمه میگیرد، مهمترین قلل این رشته جبال به ارتفاع 2000 گز میرسد و سرحد میان کشور ونزوئلا و برزیل است یا دریاچۀ سفید و یا آموکو، دریاچۀمشهور در تاریخ افسانه ای و موهوم کشور الدورادو
سیرّا پاریما یکی از ارتفاعات بزرگ ناحیۀ کوهستانی امریکای جنوبی که هنوز کاملا مکشوف نیست و از آن رودهای اُرنوک و ریوبرانکو سرچشمه میگیرد، مهمترین قلل این رشته جبال به ارتفاع 2000 گز میرسد و سرحد میان کشور ونزوئلا و برزیل است یا دریاچۀ سفید و یا آموکو، دریاچۀمشهور در تاریخ افسانه ای و موهوم کشور اِلدورادو
رودخانه ای به امریکای جنوبی در کشور کلمبیا که از میان کردیلر مرکزی و غربی سرچشمه میگیرد و به اقیانوس کبیر میریزد، دلتای آن دارای یازده شاخه و طولش 480000 گز است
رودخانه ای به امریکای جنوبی در کشور کلمبیا که از میان کردیلر مرکزی و غربی سرچشمه میگیرد و به اقیانوس کبیر میریزد، دلتای آن دارای یازده شاخه و طولش 480000 گز است
پاتریک (سن پاتریس)، نخستین کشیش اعظم و رئیس روحانی ایرلند، مولد او بسال 377 میلادی در جوار دمبارتن و وفات 460م، و ذکران وی بهفدهم ماه مرسه (مارس) است
پاتریک (سن پاتریس)، نخستین کشیش اعظم و رئیس روحانی ایرلند، مولد او بسال 377 میلادی در جوار دُمبارتن و وفات 460م، و ذُکران وی بهفدهم ماه مرسه (مارس) است
خلیج پاریا خلیجی عمیق در سواحل ونزوئلا، میان شبه جزیره باریک و کوهستانی پاریا در شمال و دلتای اورنوک در جنوب و مدخل آنرا جزیره تری نیه مسدود کرده است و تنها بوسیلۀ دو تنگه بنام دراگوس و سیرپس به اقیانوس می پیوندد
خلیج پاریا خلیجی عمیق در سواحل ونزوئلا، میان شبه جزیره باریک و کوهستانی پاریا در شمال و دلتای اورنوک در جنوب و مدخل آنرا جزیره تری نیه مسدود کرده است و تنها بوسیلۀ دو تنگه بنام دراگوس و سیرپس به اقیانوس می پیوندد
طبقۀ پاریا، پارا، بیرون از ...) و معنی ترکیبی آن بیرون از طبقه است، در آئین برهمائی پاریا به کسانی اطلاق میشود که از طبقات هندی خارج باشند و بعبارت دیگر پاریا یعنی افرادی محروم از تمام حقوق دینی واجتماعی خواه از طریق نژادی و خواه از طریق طرد آنان از جامعۀ برهمنی، بنابر قوانین قدیمۀ برهمائیان طبقات مطروده به سه دسته تقسیم میشوند: نخست طبقۀ ’آبهی ساستهاس’ یعنی به نفرینان، (ملاعین)، و این گروه کسانی هستند که بر اثر ارتکاب گناهان بزرگ از طبقات هندی طرد شده اند، دوم دستۀ ’وراتیاس’ یعنی مطرودین از مذهب، تکفیرشدگان، و اینان کسانی باشند که بر اثر مجری نداشتن قواعد و قوانین و مراسم دینی خاصه سرباز زدن از دستورهای ودا بدین عقوبت دچار گشته اند، سوم: دستۀ ’اپسداس’ یعنی مطرودین و راندگان علی الاطلاق و اینان کسانی اند که از وصلت نامشروع و یا از نسل ملعونان و گناهکاران زاده اند، از دو دستۀ اول ممکن است اشخاصی پس از توبت و انابت به طبقات اصلی اجتماعی و دینی خود بازگردند ولی دستۀ سوم به هیچ روی قابل عفو و بخشایش نیستند، پاریاها در عقیدۀ هندوان مردمی پلید و نجسند چنانکه لمس و مس ّ آنان موجب ناپاکی و پلیدی شود و بهمین سبب ناگزیر بیرون از شهرها و دهکده ها زندگی کنند و برای تحصیل اسباب معیشت بکارهای پست و منفور که افراد دیگر طبقات اجتماعی از آنها بیزارند، تن دردهند
طبقۀ پاریا، پارا، بیرون از ...) و معنی ترکیبی آن بیرون از طبقه است، در آئین برهمائی پاریا به کسانی اطلاق میشود که از طبقات هندی خارج باشند و بعبارت دیگر پاریا یعنی افرادی محروم از تمام حقوق دینی واجتماعی خواه از طریق نژادی و خواه از طریق طرد آنان از جامعۀ برهمنی، بنابر قوانین قدیمۀ برهمائیان طبقات مطروده به سه دسته تقسیم میشوند: نخست طبقۀ ’آبهی ساستهاس’ یعنی به نفرینان، (ملاعین)، و این گروه کسانی هستند که بر اثر ارتکاب گناهان بزرگ از طبقات هندی طرد شده اند، دوم دستۀ ’وراتیاس’ یعنی مطرودین از مذهب، تکفیرشدگان، و اینان کسانی باشند که بر اثر مجری نداشتن قواعد و قوانین و مراسم دینی خاصه سرباز زدن از دستورهای وِدا بدین عقوبت دچار گشته اند، سوم: دستۀ ’اَپَسَداس’ یعنی مطرودین و راندگان علی الاطلاق و اینان کسانی اند که از وصلت نامشروع و یا از نسل ملعونان و گناهکاران زاده اند، از دو دستۀ اول ممکن است اشخاصی پس از توبت و انابت به طبقات اصلی اجتماعی و دینی خود بازگردند ولی دستۀ سوم به هیچ روی قابل عفو و بخشایش نیستند، پاریاها در عقیدۀ هندوان مردمی پلید و نجسند چنانکه لمس و مس ّ آنان موجب ناپاکی و پلیدی شود و بهمین سبب ناگزیر بیرون از شهرها و دهکده ها زندگی کنند و برای تحصیل اسباب معیشت بکارهای پست و منفور که افراد دیگر طبقات اجتماعی از آنها بیزارند، تن دردهند
آرایه ای مستطیل شکل از اعداد شامل چند سطر و ستون (ریاضی)، بخشی از قالب برش کاری فلزات که معمولاً به صورت کاسه ای گود است و سنبه در آن می نشیند (فنی)، فرم نگاتیو جهت پرس کردن صفحات صوتی (فنی)، قالب مخصوص حروف سربی در چاپخ
آرایه ای مستطیل شکل از اعداد شامل چند سطر و ستون (ریاضی)، بخشی از قالب برش کاری فلزات که معمولاً به صورت کاسه ای گود است و سنبه در آن می نشیند (فنی)، فرم نگاتیو جهت پرس کردن صفحات صوتی (فنی)، قالب مخصوص حروف سربی در چاپخ