جدول جو
جدول جو

معنی ماتریس

ماتریس
آرایه ای مستطیل شکل از اعداد شامل چند سطر و ستون (ریاضی)، بخشی از قالب برش کاری فلزات که معمولاً به صورت کاسه ای گود است و سنبه در آن می نشیند (فنی)، فرم نگاتیو جهت پرس کردن صفحات صوتی (فنی)، قالب مخصوص حروف سربی در چاپخ
تصویری از ماتریس
تصویر ماتریس
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ماتریس

ماتریس

ماتریس
قالب گود یا برجسته که در آن ماده ای ریخته شود تا به صورت چیزی که قالب گرفته اند درآید، در ریاضیات آرایۀ مستطیل شکل از کمیت های جبری یا اعداد که در داخل دو کروشه و به صورت ستون های منظم نوشته می شوند و به وسیلۀ آن عملیات ریاضی انجام می شود
فرهنگ فارسی عمید

پاتریس

پاتریس
پاتریک (سن پاتریس)، نخستین کشیش اعظم و رئیس روحانی ایرلند، مولد او بسال 377 میلادی در جوار دُمبارتن و وفات 460م، و ذُکران وی بهفدهم ماه مرسه (مارس) است
لغت نامه دهخدا

پاتریس

پاتریس
عنوان مشاورین محرم امپراتوران روم، این رتبه که مادام العمری بود بعهد قسطنطین ایجاد شد
لغت نامه دهخدا

ماترید

ماترید
دهی است در بخارا و از آن ده است ابومنصور مفسر سرآمد علمای حنفیه قدس سرهم. (منتهی الارب ذیل ’ت رد’)
لغت نامه دهخدا

ماتریت

ماتریت
لغتی است در ماترید که محله ای است به سمرقند. (تاج العروس). نام محله ای به سمرقند و آنرا ماترید نیز خوانند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به ماترید شود
لغت نامه دهخدا

متریس

متریس
استحکامات، جرثقیل (جنگی) : پیز محمدخان با امیر محبت حاکم بلوچستا از قصر قند بحوالی بمپور رسیده بنای محاصره را گذاشتند و بساختن باستیان و انداختن توپ و خمپاره و پیش بردن مطریس و مورچل مشغول شدند، توپخانه
فرهنگ لغت هوشیار