معنی پابرجا پابرجا استوار، پایدار، ثابت، برای مثال دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد / واندر آن دایره سرگشتۀ پابرجا بود (حافظ - ۴۱۴)پابرجا بودن: پایدار و استوار بودنپابرجا کردن: استوار ساختن، پایدار کردن تصویر پابرجا فرهنگ فارسی عمید