جدول جو
جدول جو

معنی ویدانک - جستجوی لغت در جدول جو

ویدانک(نَ)
کاری و چیزی به هم ناپیوسته باشد، و آن را به عربی طفره و در هندوستان ناغه گویند. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وجدانی
تصویر وجدانی
آنچه به وسیلۀ قوۀ باطنی ادراک می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وحدانی
تصویر وحدانی
تنها، یکتا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ویرانی
تصویر ویرانی
خرابی، ویرانی، تباهی، فساد، بی نظمی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وندانه
تصویر وندانه
دانۀ ون، حبهالخضرا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ویلانج
تصویر ویلانج
نوعی حلوا، شیرینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ویرانه
تصویر ویرانه
جای خراب و ویران
فرهنگ فارسی عمید
(مِ نَ)
دهی است از دهستان وفس عاشقلو بخش رزن شهرستان همدان، واقع در 107هزارگزی جنوب خاوری قصبۀ رزن با 485 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(نَ نَ)
نافۀمشک. (برهان) (حاشیۀ برهان چ معین از سروری). و بفتح اول و ثانی در مؤیدالفضلاء ناغه نوشته اند که به عربی طفره گویند. (برهان). ظاهراً نافه، ناغه خوانده شده و معنی این کلمه هندی (ناغه) ذکر گردیده است
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ نَ)
میدان کوچک. میدان خرد. میدانچه
لغت نامه دهخدا
تصویری از ویرانه
تصویر ویرانه
جای خراب محل ویران مقابل آباد ظبادی: (حافظا، خلد برین خانه موروث من است اندرین منزل ویرانه نشیمن چکنم خ) (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
خرابی بایربودن: بسلطانی نشان مهرش اگر آباد خواهی دل که بی والی چوب اشد ملک رود آرد به ویرانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویلانج
تصویر ویلانج
حلوا شیرینی
فرهنگ لغت هوشیار
تثنیه ورید رگان گردن در تازی (ورید الوداجیان) تثنیه ورید دو رگ گردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وحدانی
تصویر وحدانی
وحدانی در فارسی تک رو مردمگریز گوشه نشین، تک یگانه تنها یگانه
فرهنگ لغت هوشیار
وجدانی در فارسی ورومیک ورومی منسوب به وجدان آنچه توسط وجدان درک شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وندانه
تصویر وندانه
دانه ون حبه الخضرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صیدانه
تصویر صیدانه
یغام (غول)، پر گوی: زن پر درد سر
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به میدان: کپنک پوشکان میدانی درکمین تواند میدانی ک (ضیاء اصفهانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیدانه
تصویر سیدانه
گرگ گله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جودانک
تصویر جودانک
بید جو دانک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریدانه
تصویر ریدانه
بزانه (نسیم) وزانه باد نرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بویدان
تصویر بویدان
ظرفی که در آن چیزهای معطر نهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبدانک
تصویر آبدانک
مثانه کوچک آبدان کوچک، مثانه کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیدانش
تصویر بیدانش
بی علم نادان، بی عقل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیطانک
تصویر شیطانک
عنکبوت سیمگیر ساز هرماسک سیمگیر ساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیدانه
تصویر بیدانه
بی هسته بدون دانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویلانج
تصویر ویلانج
((وَ))
حلوا، شیرینی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وادارنک
تصویر وادارنک
((رَ))
بادرنگ، بالنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ویرانه
تصویر ویرانه
((نِ))
خرابه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وحدانی
تصویر وحدانی
((وَ))
تنها، یکتا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ویرانه
تصویر ویرانه
خرابه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ویرانی
تصویر ویرانی
تخریب، خرابی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ویرانی
تصویر ویرانی
Demolition, Desolation, Devastation, Dilapidation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
از توابع کلیجان رستاق ساری
فرهنگ گویش مازندرانی