جدول جو
جدول جو

معنی وفاخواه - جستجوی لغت در جدول جو

وفاخواه
((وَ خا))
طالب وفا، خیرخواه، خوش نفس
تصویری از وفاخواه
تصویر وفاخواه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وفا خواه
تصویر وفا خواه
توزشخواه، نیکخواه خواستار وفا طلب وفا، خیر خواه خوش نفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واخواه
تصویر واخواه
کسی که واخواست می کند، معترض
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واخواه
تصویر واخواه
معترض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هواخواه
تصویر هواخواه
طرفدار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هواخواه
تصویر هواخواه
مشتاق، آرزومند، برای مثال هوا خواه توام جانا و می دانم که می دانی / که هم نادیده می بینی و هم ننوشته می خوانی (حافظ - ۹۴۶)، حامی، طرف دار، کسی که از دیگری طرف داری بکند، یار، دوست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واخواهی
تصویر واخواهی
اعتراض نسبت به حکمی که در مورد فرد غایب در دادرسی صادر شده، اعتراض نسبت به حکم غیابی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فامخواه
تصویر فامخواه
آنکه از کسی وام گرفتن خواند داین، طلبکار بستانکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وامخواه
تصویر وامخواه
آنکه از کسی وام درخواست کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وا خواه
تصویر وا خواه
کسی که وا خواست میکند: معترض: مقابل وا خوانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وفا خواهی
تصویر وفا خواهی
توزش خواهی، نیکخواهی طلب وفا، خیر خواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هواخواه
تصویر هواخواه
محب و دوست و طرفدار، هوادار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فامخواه
تصویر فامخواه
((مْ خا))
وام خواه، بستانکار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واخواهی
تصویر واخواهی
((خا))
بازخواست، اعتراض
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هواخواه
تصویر هواخواه
((~. خا))
مشتاق، آرزومند، حامی، طرفدار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناخواه
تصویر ناخواه
نامطلوب، ناخواسته، نخواسته، بی اراده، بی اختیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاخوره
تصویر فاخوره
سفال سازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناخواه
تصویر ناخواه
بی اختیار، بدون میل و اراده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واخوان
تصویر واخوان
((خا))
دوباره خواندن، مقابله کتب، مطابقه، امتحان درستی و نادرستی دو قپان
فرهنگ فارسی معین