- وضوگاه
- آبدستگاه پادیابگاه
معنی وضوگاه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
محل وضو جای دست نماز
محل شاخ در سر جانوران
جای شاخ در سر حیوان شاخ دار
آن زمان، آن وقت، با وجود این، برای مثال افسر خاقان وانگاه سر خاک آلود / خیمۀ سلطان وانگاه فضای درویش (سعدی۳ - ۷۳۸)
مجرای خوراک در حلق، بلعوم، حلقوم
حنجره، محل گلو حلقوم
و آن زمان، بعلاوه وانگهی
و آن زمان، به علاوه، وانگهی
جای دیو، دیولاخ
وبسایت
محلی که شبها گاو و گوسفندان در آن بیتوته کنند غاریا چهار دیواری که شبها گله ها را در آن جا دهند
از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی
شوغا، چهاردیواری که شب ها گوسفندان را میان آن جا می دهند، جای خوابیدن گوسفندان در شب
((دُ))
فرهنگ فارسی معین
اولین شعبه از شعب بیست و چهارگانه موسیقی است و آن از اسامی دساتین است که پارسیان نهاده اند