قصبه ای است از دهستان پنج هزار بخش بهشهر شهرستان ساری واقع در27000گزی خاور بهشهر بین راه آهن و راه شوسۀ. هوای آن معتدل و دارای 5350 تن سکنه است. آب آن از چشمه ورود خانه محلی و محصول آن برنج، غلات، پنبه، مرکبات، صیفی، توتون و سیگار است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. دارای دفتر پست و تلگراف در راه آهن است. دبستان و نگهبانی، پزشک بهداری و در حدود 30 باب دکان نیز دارد. ایستگاه راه آهن در شمال آبادی بین ایستگاه تیرتاش و بندر گز به نام گلوگاه واقع است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
محل گلو و حلقوم. (ناظم الاطباء). حنجره. (ملخص اللغات) : حلق بگرفتش مانندۀ نَسناسی برنهادش به گلوگاه چنان داسی. منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 205). زبان و گلوگاه و یک نیمه تن فرودوخت با گردن کرگدن. اسدی. داشت لقمان یکی کریچۀ تنگ چون گلوگاه نای و سینۀ چنگ. سنائی. ساقی آن عنبرین کمند امروز در گلوگاه ساغر افشانده ست. خاقانی. زبان بند کن تا سر آری بسر زبان خشک به تا گلوگاه تر. نظامی. ، بغاز. مضیق، آن جزء از ساق گیاه که بریشه پیوسته است. (یادداشت مؤلف)