جدول جو
جدول جو

معنی ورزنده - جستجوی لغت در جدول جو

ورزنده
ورزش کننده، ورزشکار
تصویری از ورزنده
تصویر ورزنده
فرهنگ فارسی عمید
ورزنده(وَ زَ دَ / دِ)
اسم فاعل است از ورزیدن. کارکننده، ممارست کننده، حاصل کننده، کوشنده، زراعت کننده. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
ورزنده
کار کننده، ممارست کننده، حاصل کننده، کوشنده، زراعت کننده
تصویری از ورزنده
تصویر ورزنده
فرهنگ لغت هوشیار
ورزنده
کارکننده، مهارت کننده، حاصل کننده، کوشنده، زراعت کننده
تصویری از ورزنده
تصویر ورزنده
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
(دخترانه)
محترم، دارای احترام
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
ارزش دار، بهادار، دارای ارزش، محترم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورزیده
تصویر ورزیده
ورزش کرده، نیرومند، حاصل کرده و به دست آورده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
سر حال، سرخوش، شادمان، بانشاط، معروف، نامدار، متنفذ، سردسته، بزرگ تر صنف یا طایفه، سرجنبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
دارای ارزش
فرهنگ لغت هوشیار
سر حال شادمان مسرور: بسیار سر زنده و با نشاط و خوش معاشرت است، معروف مشهور، مهتر قوم سردسته سر جنبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لرزنده
تصویر لرزنده
لرزان، مرتعش، مرتعد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرزنده
تصویر مرزنده
جماع کننده جمع مرزندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورزیده
تصویر ورزیده
کارکرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
((~. زِ دَ یا دِ))
شادمان، سرحال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورزیده
تصویر ورزیده
کارآزموده، با تجربه، نیرومند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مرزنده
تصویر مرزنده
((مُ زَ دَ یا دِ))
جماع کننده، جمع مرزندگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برزنده
تصویر برزنده
((بَ زَ دِ))
شاغل، جمع برزندگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
((اَ زَ دِ))
باارزش، شایسته، سزاوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
نفیس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
Valuably
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
Brisk, Pert, Frisky, Zippy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از لرزنده
تصویر لرزنده
Shivering, Shivery, Flickering
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
цінно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
żywy, żywiołowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
cennie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از لرزنده
تصویر لرزنده
мерцающий , дрожащий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
живий , жвавий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
wertvoll
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از لرزنده
تصویر لرزنده
migoczący, drżący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از لرزنده
تصویر لرزنده
flackernd, zitternd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
lebendig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
живой , игривый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
ценно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از لرزنده
تصویر لرزنده
tremeluzente, trêmulo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از لرزنده
تصویر لرزنده
мерехтливий , тремтячий
دیکشنری فارسی به اوکراینی