معنی لرزنده
لرزنده
tremeluzente, trêmulo
تصویر لرزنده
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با لرزنده
لرزنده
لرزنده
لرزان، مرتعش، مرتعد
فرهنگ لغت هوشیار
لرزنده
لرزنده
Shivering, Shivery, Flickering
دیکشنری فارسی به انگلیسی
لرزنده
لرزنده
flackernd, zitternd
دیکشنری فارسی به آلمانی
لرزنده
لرزنده
migoczący, drżący
دیکشنری فارسی به لهستانی
لرزنده
لرزنده
мерцающий , дрожащий
دیکشنری فارسی به روسی
لرزنده
لرزنده
мерехтливий , тремтячий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
لرزنده
لرزنده
flikkerend, trillend
دیکشنری فارسی به هلندی
لرزنده
لرزنده
parpadeante, tembloroso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
لرزنده
لرزنده
vacillant, tremblant
دیکشنری فارسی به فرانسوی