معنی ورزنده ورزنده کارکننده، مهارت کننده، حاصل کننده، کوشنده، زراعت کننده کارکننده، مهارت کننده، حاصل کننده، کوشنده، زراعت کننده تصویر ورزنده فرهنگ فارسی معین