- هناع
- گردن درد
معنی هناع - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منع کننده، بسیار بازدارنده، آنکه یا آنچه کسی را از امری باز می دارد، ناهی، وازع، حابس، زاجر، معوّق، رادع،
بخیل، ممسک
بخیل، ممسک
پارچه ای که زنان سر خود را با آن می پوشانند، روسری
توپی آب بند چوبین، چربدست ویژه کار صنعتگران
روسری، رخپوشه، زینه جنگ افزار پارچه ای که زنان سر خود را پوشانند روسری، جمع اقناع اقنعه
کوتاهگی: در دست ها و پای ها از بیماری ها
زفت، ژکور، بسیار منع کننده، بازدارنده: (... مر احیایی مناع است و نازک طبعی با آن یار است) (چهار مقاله. 67)، بخیل ممسک
فروتن
تک، تنها
سرفه، خواب خستگی، خواهانی ورن گایخواهی
صانع ها، آفریننده ها، سازنده ها، کسانی که چیزی با دست خود می سازند، صنعتگرها، پیشه ورها، جمع واژۀ صانع
آزمند، بد دل، ترسنده
کتران، خوشه خرما، نژاد پست اینجا
از زیر پاسخ در رفتن