جدول جو
جدول جو

معنی هلوبنه - جستجوی لغت در جدول جو

هلوبنه
از توابع خرم آباد تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گلوبنده
تصویر گلوبنده
پرخور، شکم پرست، بسیار خوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلوبند
تصویر گلوبند
زیوری که زنان به گردن خود می بندند، آنچه برای زینت به گردن ببندند، گردن بند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هلیانه
تصویر هلیانه
شاه تره، گیاهی خودرو با گل هایش ریز خوشه ای قرمز رنگ که مصرف دارویی دارد
شهترج، شیترک، شیطره، سرخیوس، شاه ترج، خامشه
فرهنگ فارسی عمید
(سُلْ نَ)
مهرۀ افسون که بدان زنان شوهر را از زنان دیگر بند کنند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، شهد. انگبین. (ناظم الاطباء) ، مهره ای است که آنرا در ریگ دفن کنند پس هرگاه سیاه شود از آن برآورده آب باران بر آن پاشند و آن را بهر که خورانند از عشق تسلی یابد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به سلوان شود
لغت نامه دهخدا
(اَلْ نَ / نِ)
قسمی شتر، و امروز شاهسونان ’اروانه’ گویند. (یادداشت مؤلف) :
آن تجمل ز وی جمل نکشد
خنگل و بیسراک و الوانه.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
(هََ نَ / نِ)
آلوکک. درختی است که در رامسر و شهسوار بدین نام خوانند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(هَِ لْ عَ)
مرد آزمند، مردسخت گریزنده و رونده از شادمانی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، شتر مادۀ تیز و نیک شتاب و چست و رام. (منتهی الارب). رجوع به هلواع شود
لغت نامه دهخدا
(هَُ لْ وَ)
نام یکی از دهات قدیم تنکابن بوده است. (از سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 145 از ترجمه فارسی)
لغت نامه دهخدا
(هَُ)
دهی است از بخش دوهزار شهرستان تنکابن که 409 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و محصول عمده اش غلۀ دیمی و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(هََ لْ نَ / نِ)
شاهترج. (مخزن الادویه). نام دارویی است که آن را شاهتره گویند. خارش و جرب را نافع است. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(هََرْ نَ / نِ)
بیمارستان باشد یعنی دارالشفا. (سروری). هروانگه. بیمارستان. دارالشفا. (برهان) ، نزدیک پارسیان جای بادافراه یعنی جای عقوبت است. (اسدی) ، شکنجه. (برهان). رجوع به هروانگه و هروانه گه شود
لغت نامه دهخدا
(گُ / گَ بَ)
گردن بند. سینه ریز. مخنقه. (دهار) (زمخشری). هجار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(گُ / گَ بَ دَ / دِ)
تابع حلق وشکم و مرد بسیارخوار. (انجمن آرا). شکمباره. شکم خواره. آنکه بندۀ شکم خود باشد. طبل خواره:
ممانید بر کهتران کار خوار
گلوبندگان رابگیرید بار.
اسدی.
هر بنده ای که او را بخرند و بفروشند آزادتر ازآن کس دان که گلوبنده بود... و گلوبنده همیشه بنده بود. (از قابوسنامه)
لغت نامه دهخدا
(کُ بَ دَ / دِ)
مهتر غلامان را گویند و به این معنی با کاف فارسی هم بنظر آمده است. (برهان). مهتر و بزرگ غلامان باشد و آن را به حذف با، کلونده نیز گفته اند. (آنندراج). بزرگ بندگان. مهتر غلامان. (فرهنگ فارسی معین). از: کلو (کلان) + بنده، لغهً بندۀ بزرگ. (از فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا
(هََ نَ / نِ)
شاهترج. (حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
(بَ لَ بُ نَ)
دهی است از دهستان حومه بخش کوچصفهان شهرستان رشت. سکنۀ آن 700 تن. آب آن از نهر نورود، خمام رود، و سفیدرود و محصول آن برنج و ابریشم و صیفی کاری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سلوانه
تصویر سلوانه
آبمهره، مهره افسون
فرهنگ لغت هوشیار
کیسه ای که ازپوست نازک دباغی شده حیوانهایی نظیر بز وگ وسفند تهیه می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هروانه
تصویر هروانه
بیمارستان، تیمارستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هلیانه
تصویر هلیانه
شاهتره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلوبند
تصویر گلوبند
گردن بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلوبنده
تصویر گلوبنده
کسی که تابع حلق و شکم خود باشد بسیارخوار شکمخواره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلوبنده
تصویر کلوبنده
بزرگ بندگان معتر غلامان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلوبند
تصویر گلوبند
((~. بَ))
گردن بند، سینه ریز، دستمال گردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلوبنده
تصویر کلوبنده
((کُ بَ دَ یا دِ))
کلونده، بزرگ بندگان، مهتر غلامان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هروانه
تصویر هروانه
((هَ نِ))
بیمارستان، شکنجه
فرهنگ فارسی معین
عقد، گردن بند، گلوند، قلاده، دستمال گردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اگر مردی در خواب ببیند گلو بند بسته است خوب نیست. چیزهای زنانه در خواب برای مردان نشان از بی آبروئی و هتک حرمت و نفی احترام و شخصیت مردانه است مثل بزک کردن، دامن و کرست بستن و از جمله همین گلو بند داشتن. البته فرق است بین گلو بند زینتی زنان و زنجیر طلائی که مردان همراه یک پلاک یا سکه منقش به اسم خدا و اولیا به گردن می بندند. با این توضیح گلو بند در خواب تعهد و دین است اعم از دین اخلاقی یا مالی. اگر در خواب ببینید که گلوبندی بر گردن دارید خواب شما می گوید مدیون خواهید شد یا مدیون هستید. چنانچه در خواب ببینید گلوبندی دارید و آن را باز می کنید و گردن لخت خود را مشاهده می نمائید نشان آن است که از زیر بار دین بیرون می آئید و وام خود را می گذارید یا تعهد خویش را انجام می دهید. سنگینی و کلفتی گلو بند از هر جنسی که باشد نشان سبکی و سنگینی دین است. اگر گلوبند کلفت و سنگین باشد وام شما سنگین است و اگر نازک باشد اندک است. منوچهر مطیعی تهرانی
فرهنگ جامع تعبیر خواب
گردن بند
فرهنگ گویش مازندرانی
میوه ی باقی مانده بر درخت پس از چیدن آن
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دو هزار تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
بالا زدن شلوار تا بالای زانو برای رفتن داخل آب یا گل
فرهنگ گویش مازندرانی
هندوانه
فرهنگ گویش مازندرانی
دست پاچه
فرهنگ گویش مازندرانی