جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با هروانه

هروانه

هروانه
بیمارستان باشد یعنی دارالشفا. (سروری). هروانگه. بیمارستان. دارالشفا. (برهان) ، نزدیک پارسیان جای بادافراه یعنی جای عقوبت است. (اسدی) ، شکنجه. (برهان). رجوع به هروانگه و هروانه گه شود
لغت نامه دهخدا

پروانه

پروانه
حشره ای زیبا که خود را به شعله می زند، حشره ای با بدن کشیده و باریک و بالهای پهن پوشیده از پولکهای رنگارنگ
پروانه
فرهنگ نامهای ایرانی

دروانه

دروانه
سوراخی که در بام خانه کنند و نردبان بر آن گذاشته بالا روند و به زیر آیند
فرهنگ لغت هوشیار

پروانه

پروانه
حشره ایکه دارای بالهای نازک رنگین که روی گلها می نشیند
پروانه
فرهنگ لغت هوشیار