معنی هفاف - جستجوی لغت در جدول جو

هفاف

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عفاف — تصویر عفاف

(دخترانه)

پرهیزکاری، پاکدامنی

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از هفال — تصویر هفال

(پسرانه)

رفیق (نگارش کردی: هها)

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از کفاف — تصویر کفاف

آن مقدار روزی و خوراک که برای انسان کافی باشد، آنچه به قدر حاجت باشد و کم یا زیاد نباشد

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از عفاف — تصویر عفاف

خودداری از کار زشت و ناروا، پاکدامنی، پرهیزکاری، پارسایی، عفت

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از هفهف — تصویر هفهف

بانگ و آواز سگ

فرهنگ فارسی عمید

ویژگی هر چیز لطیف و نازک که از پشت آن اشیای دیگر نمایان باشد مانند بلور و شیشه

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از دفاف — تصویر دفاف

دف ساز، دف نواز، دف زن، دایره زن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از زفاف — تصویر زفاف

هم بستر شدن عروس و داماد برای بار اول

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از جفاف — تصویر جفاف

خشک شدن، خشکیدن، از میان رفتن آب و رطوبت چیزی، خشک شدن

فرهنگ فارسی عمید

(هََ فْ فا فَ)

ریح هفافه، باد خوش و آرمیده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، و نیز بادی که در وزیدن شتابان بود. (از اقرب الموارد) ، عین هفافه، چشم درخشان تیزنظر. (منتهی الارب)

لغت نامه دهخدا

تصویری از هفهف — تصویر هفهف

آوازسگ

فرهنگ لغت هوشیار

مرده پیچ، چکسه لامه: آنچه بر چیزی پیچند پارچه بیرونی که بر مرده پیچند، پارچه و کاغذی که بر چیزی پیچند

فرهنگ لغت هوشیار

اندازه و مانند، مثل و مقدار، آنچه که بقدر حاجت باشد و کم یا زیاد نباشد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قفاف — تصویر قفاف

دزدتردست چسباندست

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عفاف — تصویر عفاف

پارسائی و پرهیز گاری، پاکدامنی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از طفاف — تصویر طفاف

سیاهی شب، لب پری، اسپ نوند

فرهنگ لغت هوشیار

آنچه از نفوذ شعاع مانع نشود، مانند شیشه، جسمی که حاجب دیدار ماورا خود نباشد چون هوا

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حفاف — تصویر حفاف

نشان، پی، اثر

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از افاف — تصویر افاف

ترس، هراس

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از جفاف — تصویر جفاف

خشک شدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از زفاف — تصویر زفاف

عروس بخانه شوهر فرستادن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از دفاف — تصویر دفاف

جنبرک ساز دفله ساز آنکه دف سازد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ذفاف — تصویر ذفاف

خسته کش شتابنده سبکسر، زهر کشنده، آب اندک

فرهنگ لغت هوشیار

جمع خف، موزه ها (تک خف) سبکینه ها هوشیار خرده سنج کفشگر کفش فروش کفش دوز موزه دوز

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از لفاف — تصویر لفاف

((لِ یا لَ فّ))

پارچه و کاغذی که بر چیزی پیچند

فرهنگ فارسی معین

تصویری از هفهف — تصویر هفهف

((هَ هَ))

صدا و آواز سگ

فرهنگ فارسی معین

تصویری از شفاف — تصویر شفاف

((شَ فّ))

هرچیز لطیف و نازک که از پشت آن چیزهای دیگر دیده شود

فرهنگ فارسی معین

تصویری از کفاف — تصویر کفاف

((کَ))

آن اندازه روزی و قوت که انسان را بس باشد

فرهنگ فارسی معین

تصویری از عفاف — تصویر عفاف

((عِ یا عَ))

پاکدامنی، ترک شهوت

فرهنگ فارسی معین

تصویری از زفاف — تصویر زفاف

((زِ))

عروس را به خانه شوهر فرستادن
شب زفاف: شب عروسی

فرهنگ فارسی معین

تصویری از خفاف — تصویر خفاف

((خَ فّ))

کفش فروش، کفش دوز

فرهنگ فارسی معین

تصویری از جفاف — تصویر جفاف

((جَ))

خشک شدن

فرهنگ فارسی معین

تصویری از زفاف — تصویر زفاف

بی آزرمی، بی شرمی

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از شفاف — تصویر شفاف

Clear, Translucent, Transparent, Lucid

دیکشنری فارسی به انگلیسی