خواندن نماز چهار رکعتی به صورت دو رکعتی در سفر خانۀ بسیار مجلل، کاخ، کوشک، مفرد واژۀ قصور بازداشتن، کوتاه کردن، کوتاهی، کوتاه بودن در علوم ادبی در علم عروض اسقاط حرف ساکن از سبب خفیف آخر رکن و ساکن کردن ماقبل آن چنان که از فاعلاتن فاعلات باقی بماند و نقل به فاعلان شود
خواندن نماز چهار رکعتی به صورت دو رکعتی در سفر خانۀ بسیار مجلل، کاخ، کوشک، مفردِ واژۀ قُصُور بازداشتن، کوتاه کردن، کوتاهی، کوتاه بودن در علوم ادبی در علم عروض اسقاط حرف ساکن از سبب خفیف آخر رکن و ساکن کردن ماقبل آن چنان که از فاعلاتن فاعلات باقی بماند و نقل به فاعلان شود
مبتلا به مرض هاری مثلاً سگ هار کنایه از بسیار عصبانی رشتۀ مروارید، گردن بند مروارید مهره های گردن، گردن، برای مثال گزید از سواران برون از هزار / بر آن باد پایان آهخته هار (فردوسی - لغت نامه - هار) سرگین، مدفوع
مبتلا به مرض هاری مثلاً سگ هار کنایه از بسیار عصبانی رشتۀ مروارید، گردن بند مروارید مهره های گردن، گردن، برای مِثال گزید از سواران برون از هزار / بر آن باد پایان آهخته هار (فردوسی - لغت نامه - هار) سرگین، مدفوع
خورشید، آفتاب، برای مثال نور گیتی فروز چشمۀ هور / زشت باشد به چشم موشک کور (سعدی - ۱۲۸)، ستاره، بخت، طالع، برای مثال ز بیژن فزون بود هومان به زور / هنر عیب گردد چو برگشت هور ی به یکبارگی تیره شد هور تو / کجا شد چنان مردی و زور تو (فردوسی - ۴/۵۲)
خورشید، آفتاب، برای مِثال نور گیتی فروز چشمۀ هور / زشت باشد به چشم موشک کور (سعدی - ۱۲۸)، ستاره، بخت، طالع، برای مِثال ز بیژن فزون بود هومان به زور / هنر عیب گردد چو برگشت هور ی به یکبارگی تیره شد هور تو / کجا شد چنان مردی و زور تو (فردوسی - ۴/۵۲)