- هرفت
- شدید سخت: (کتک هرفت)
معنی هرفت - جستجوی لغت در جدول جو
- هرفت ((هِ رِ))
- شدید، سخت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نسبت، خویشاوندی
کند فهم، کند ذهن
شکسته گردیدن
نعمت و آسایش، زندگانی فراخ و با نازونعمت
مؤاخذه، بازخواست، غرامت، تاوان، طعنه و سرزنش، گرفتن
گرفت و گیر: گرفتن و دربند کردن، درگیری، مؤاخذه
گرفت و گیر: گرفتن و دربند کردن، درگیری، مؤاخذه
لوازم آرایش زنان که در قدیم عبارت از هفت چیز، یعنی سرخاب، سفیداب، حنا، وسمه، سرمه، زرک و غالیه بوده، هفت درهفت، در علم نجوم هفت سیاره، برای مثال هر هفت به هفت حال زارند / صحت ز در تو چشم دارند (خاقانی۱ - ۱۶۱)
هرهفت کردن: هفت قلم آرایش کردن
هرهفت کردن: هفت قلم آرایش کردن
کودن، ویژگی کسی که بر اثر پیری، فساد و تباهی عقل پیدا کرده است
خرفت شدن: تباه شدن عقل بر اثر پیری
خرفت شدن: تباه شدن عقل بر اثر پیری
پلید، چرکین
بازخواست، مواخذه
نیکبخت و نام بخت نیک نام شهری
مجموعه موادی هفتگانه که زنان بدان خودرا آرایش کنندوآنهاعبارتنداز: حناوسمه سرخی سفیدآب سرمه زرک (زرورق) یاخال عارضی (که بوسیله سرمه بکنج لب یاجای دیگراز رخساره گذارند)، هفت قلم: (شش بانوی پیرکرده هرهفت عالم زتودیده هفت درهفت) (تحفه العراقین)، هفت
((هَ هَ))
فرهنگ فارسی معین
نام لوازم آرایش زنان در قدیم که عبارت بود از، سرخاب، سفیدآب، حنا، وسمه، سرمه، زرک، غالیه
پلید، چرکین
Convection
convecção
convección
konwekcja
конвекция
конвекція
convectie
Konvektion
convection
convezione
संवहन
সঞ্চালন
konveksiyon
mzunguko wa joto