معنی گرفت گرفت مؤاخذه، بازخواست، غرامت، تاوان، طعنه و سرزنش، گرفتنگرفت و گیر: گرفتن و دربند کردن، درگیری، مؤاخذه مؤاخذه، بازخواست، غرامت، تاوان، طعنه و سرزنش، گرفتنگرفت و گیر: گرفتن و دربند کردن، درگیری، مؤاخذه تصویر گرفت فرهنگ فارسی عمید