جدول جو
جدول جو

معنی هتم - جستجوی لغت در جدول جو

هتم
(هَُ)
جمع واژۀ اهتم و هتماء. (اقرب الموارد). رجوع به اهتم و هتماء شود
لغت نامه دهخدا
هتم
(قَ رَ)
شکستن دندان کسی را از بن: هتم فاه هتماً، شکست دندان او را از بن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). دندان شکستن. (المصادر) ، شکستن دندان پیشین کسی را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). افکندن دندان پیشین کسی را. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه) (تاج العروس). دندان پیشین شکستن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، (در اصطلاح عروض) اجتماع حذف و قصر است در مفاعیلن، یعنی یک سبب آن را بیندازند و دیگر سبب را قصر کنند، مفاع بماند به سکون عین، فعول به جای آن بنهند به سکون لام. و فعول چون از مفاعیلن منشعب باشد آن را اهتم خوانند، یعنی دندان پیشین شکسته و چون بدین زحاف، هر دو سبب این جزو به خلل شود، آن را به دندان پیشین شکستن تعریف کرده اند. (از المعجم فی معاییر اشعار العجم چ مدرس رضوی ص 37)
لغت نامه دهخدا
هتم
(قَ دَ)
شکسته شدن دندان پیشین از بن: هتم الرجل هتما، شکسته شد دندانهای پیشین آن مرد از ریشه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (تاج العروس) (معجم متن اللغه) ، شکسته شدن اطراف دندان. (تاج العروس) (معجم متن اللغه). کان اهتم الثنایا
لغت نامه دهخدا
هتم
شکسته شدن دندان پیشین از بن
تصویری از هتم
تصویر هتم
فرهنگ لغت هوشیار
هتم
((هَ))
شکستن دندان کسی را از بن، افکندن دندان، افکندن دندان پیشین کسی را، در علم عروض اجتماع حذف و قصر است در «مفاعلین» یعنی یک سبب آن را بیندازند و دیگر سبب را قصر کنند «مفاع» بماند به سکون عین، «فعول» به جای آن بنهن
تصویری از هتم
تصویر هتم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تهم
تصویر تهم
(پسرانه)
قوی، نیرومند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هشتم
تصویر هشتم
آنچه در مرتبۀ هشت واقع شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هام
تصویر هام
همّ، حزن انگیز، اندوهگین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هدم
تصویر هدم
خراب کردن بنا، ویران کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هفتم
تصویر هفتم
آنچه در مرتبۀ هفت باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هرم
تصویر هرم
پیر، فرتوت، کهن سال
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَم م)
اندوه مند و غمخوار. (ناظم الاطباء). اندوهمندشونده و غمخوارگی کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب). و رجوع به اهتمام شود
لغت نامه دهخدا
(هََ)
مؤنث اهتم. زن شکسته دندان پیشین. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، گوسپند ماده ای که دندانهای پیشین او از بن شکسته شده باشد. (معجم متن اللغه) (تاج العروس). ج، هتم. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(قِ)
سخن پوشیده گفتن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). این کلمه صورت مقلوب هتلمه میباشد. رجوع به هتلمه شود
لغت نامه دهخدا
(هََ مَلَ)
سخن پوشیده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه). ج، هتامل. این کلمه صورت مقلوب از هتلمه است. رجوع به هتلمه شود
لغت نامه دهخدا
(هََ مَ)
دهی است از دهستان قهاب بخش حومه شهرستان اصفهان، واقع در18 هزارگزی خاور اصفهان و 3 هزارگزی شمال شوسۀ اصفهان به یزد. ناحیه ای است جلگه ای و معتدل و دارای 1420 تن سکنه میباشد. آب آن از قنات و محصولاتش غلات، کنجد، پنبه و صیفی میباشد. اهالی به زراعت مشغولند. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
خردمرد شدن دندان. (تاج المصادر بیهقی). شکسته شدن دندان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ)
لقب سنان بن خالد است. چه در نبرد یوم الکلاب دندان پیشین او شکست. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، بازگردانیدن شتر را به سوی مراح، دور کردن و سست نمودن بیماری را، درآوردن چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ تَ)
مرد دندان پیشین شکسته. (ناظم الاطباء). مرد شکسته دندان پیشین. مؤنث آن، هتماء. (منتهی الارب) (آنندراج). دندان پیشین شکسته. (المصادر زوزنی) (مهذب الاسماء نسخه خطی) (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا
الهتمه، منزلی است از منازل سلمی که یکی از دو کوه طی ٔ باشد. (معجم البلدان ج 2 ص 392) (معجم متن اللغه). موضعی است به کوه سلمی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شتم
تصویر شتم
دشنام، ملامت، فساد، زیان، سرزنش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستم
تصویر ستم
ظلم و جور، آزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهم
تصویر تهم
قوی و نیرومند بدبو و گندیده
فرهنگ لغت هوشیار
بپایان رساندن، پایان کار، مهر کردن، پایان دادن، امضا کردن نامه با انگشتری، مهر کردن نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حتم
تصویر حتم
واجب کردن، حکم کردن، محکم کردن، استوار کردن، واجب، ناگزیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آتم
تصویر آتم
اتم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتم
تصویر رتم
کوبیدن، شکستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهتم
تصویر اهتم
دندان شکسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهتم
تصویر مهتم
غم خوار اندوه مند، توجه کننده بکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هتماء
تصویر هتماء
نیش شکسته زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهتم
تصویر مهتم
((مُ تَ مّ))
غم خوار، اندوه مند، توجه کننده به کاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ستم
تصویر ستم
ظلم، جور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هتک
تصویر هتک
ناسزا، دشنام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هتل
تصویر هتل
مهمانسرا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هتا
تصویر هتا
حتا، حتی
فرهنگ واژه فارسی سره